| زندگی در غیاب اخلاق و مسئولیت | گفتن از اخلاق، گفتن از امری | پندار
| زندگی در غیاب اخلاق و مسئولیت |
گفتن از اخلاق، گفتن از امری غایب است؛ گفتن از چیزیست که فردمحوری آن را محو کرده است. گفتن از اخلاق، گفتن از پلیست که سودجویی و لذتطلبی و عقلانیت ابزاری آن را ویران کرده است و دیگر چیزی نیست که ما را بههم برساند. گفتن از اخلاق، گفتن از ملاقات است، گفتن از چیزیست که از دست دادهایم. ما دیگر یکدیگر را ملاقات نمیکنیم. ما دیگر یکدیگر را نمیبینیم، حتی در اتاق خواب. آنچه اغلب دیده میشود نه انسانی که همآغوش یا روبروی ماست بلکه نیازها، لذتها و پیشفرضها و خواستههای شخصی است.
زندگی بدون اخلاق، بدون فهم و ادراک متقابل و پذیرش حق و حقوق انسانی یکدیگر، بدون مسئولیتپذیری نسبت به غیر، بدون ارزشها و مفاهیم مشترک، بدون گفتوگو و بدون توجه عمیق و همدلی چگونه ممکن است؟
آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری موجب نگرانیست، فقدان ارزشها و باورهایی است که ما را به هم پیوند میزنند. آیندهی ما و جامعهی ایران در وهلهی اول در گرو شکلگیری ارزشها و اخلاقیاتی است که ما را به هم پیوند بزنند. در غیاب چنین اخلاقیاتی کشتن دیگری بسیار آسان میشود و به راحتی میتوان دست به اسلحه برد و به او شلیک کرد.
زندگی اخلاقی یعنی زندگیای مسئولانه، یعنی حیاتی نه از سر سودجویی و منفعتطلبی و لذتطلبی بلکه حیاتی در جهت ادراک دیگری و پذیرش حق او به مثابه یک صدا. زندگی اخلاقی زندگی همراه با تعهد است، زندگیای کمی نیست، یک زندگی کیفی و متکی به ارتباط ژرف با دیگریست. زندگی اخلاقی زندگیای معطوف به عقیده و اعتقاد هم نیست. زندگی اخلاقی متکی بر موقعیت است و با اتکا به آن مواضع افراد مشخص میشود.
نمیتوان خود را فردی اخلاقی نامید وقتی که خود را به خدمت اصولی از پیش تعیین شده درآورده باشیم. اخلاقی زیستن نیازمند نوعی بازنگری و بازاندیشی روزانه است، یعنی بازاندیشی در اعمال روزانهی خود و تلاش برای تغییر کنشهای غیرمسئولانه. زیست اخلاقی دشوار است. اما مگر راه دیگری هم وجود دارد؟