در کمونیسم دولت چگونه رو به زوال میرود ؟
سرانجام فقط کمونيسم است که دولت را بکلى غيرلازم ميسازد زيرا براى سرکوبى ديگر کسى وجود ندارد، يعنى ديگر بعنوان يک طبقه و مبارزه سيستماتيک عليه بخشى از اهالى «کسى وجود ندارد». ما اتوپيست نيستيم و بهيچوجه امکان و ناگزيرى زيادهرويهايى را از طرف اشخاص جداگانه و همچنين لزوم از بين بردن اين قبيل زيادهرويها را انکار نميکنيم.
ولى اولا براى اين کار ماشين ويژه، دستگاه ويژه براى سرکوبى لازم نيست زيرا اين کار را خود مردم مسلح با همان سادگى و سهولتى انجام خواهند داد که هر جمعى از افراد متمدن، حتى در جامعه امروزى، نزاع کنندگان را از يکديگر جدا مينمايند و يا اجازه دست درازى به زن را نميدهند.
ثانيا ما ميدانيم که علت اساسى اجتماعى زيادهرويها که شامل تخطى از مقررات زندگى اجتماعى است استثمار تودهها و احتياج و فقر آنها ميباشد. با برطرف شدن اين علت عمده ناگزير زيادهرويها هم رو به «زوال» خواهد رفت. ما نميدانيم سرعت و تدريج اين عمل چگونه خواهد بود ولى ميدانيم که اين زوال صورت خواهد گرفت. با زوال اين قبيل زيادهرويها دولت هم رو به زوال خواهد رفت.
دولت و انقلاب – و. ای. لنین