عجب اسيرى شديم ما مردم ايران. هركس و ناكسى روى ما ادعاى ولايت | شوكران؛ جام عدم
عجب اسيرى شديم ما مردم ايران. هركس و ناكسى روى ما ادعاى ولايت دارد و مردم را به چشم رعيّت نگاه ميكند. آخوندها خود را نماينده خدا و امام زمان ميدانند و معتقدند مردم ايران چه بخواهند و چه نخواهند بايد به زور گشت ارشاد و باتوم ضد شورش و زندان و بازداشت و راه افتادن حمام خون و قطع اينترنت و هر اقدام ديگرى، زير دست و رعيّت آنها باقى بمانند. حق براى آخوند يعنى زور. زورشان ميرسد و هر كارى براى بقاء و منافع خودشان انجام داده و خواهند داد. آبان نود هشت ياد همه ما هست.
بچه ى شاه سابق و مادرش، خود را صاحب حق تلمبه ميدانند و فكر ميكنند براى ابد بر ايران ولايت دارند و مردم ايران رعيّت آنها هستند. البته پسر و مادرش در حال انشعاب هستند. در حالى كه پسر خود را رييس جمهور تصور ميكند مادرش خود را ملكه و نوه دخترى اش را وليعهد ايران ميداند.
سيرك مريم و مسعود رجوى هم مثل اينهاست. هيچ فرقى ندارد. همانطور كه اينها همه را رد صلاحيت كردند تا يك دست نشانده با شش كلاس سواد تبديل به رييس جمهور شود، مسعود رجوى هم به مريم رجوى دستور ميدهد كه رييس جمهور منتخب ايران و نماينده نميدونم شوراى چى چى باشد.
ويژگى مشترك هر سه دسته و تفكر اين است كه نظر و راى مردم ايران پشم آنها هم نيست. چون ما مردم را رعيت خودشان ميدانند و خود را صاحب حق ولايت بر ما. همه هم براى حفظ ظاهر صندوق هايى دارند كه درون آن كاغذ ميريزند. صدام حسين در اين زمينه معلم و پيشگام و بسيار حرفه اى بود.
طرفداران اين سه فرقه هم معتقد هستند كل هشتاد و دو ميليون نفر جمعيت ايران نميفهمند و فقط آنها هستند كه ميفهمند. در نتيجه ديكتاتورى، شاه و شاه بازى، اخوند و اخوند بازى خوب است و انتخاب ازاد بد است. رابطه بين استبداد و ايدئولوژى با انتخابات ازاد، حقوق بشر و تجدد، رابطه ى جن و پياز و جن و نمك و جن و بسم الله است.
روشنگرى پايان دادن به صغارتى است كه انسانها خود بر خويشتن تحميل كرده اند.
