چنین گفت رستم به گردآفرین: "نگه کن ز پایین، به بالا برین که این مملکت را کُنَد جندهاش وزیر و وکیل و نمایندهاش یکی خایهلیس آن یکی چاپلوس که دائم بگیرد ز مُنشیش بوس یکی سر فرو برده در کون ما یکی گوه خورِ پوششِ رون ما یکی میخرد سکه را مشت مشت کُنَد مردمان را ز سولاخ پشت ز عیسی بگویم که هست او همش به فکر صیانت ز کسّ ننهاش نه سِروِر بداند نه آیتی نه لَن فقط کیر خود کرده در کون من" چو گردآفرین این سخن را شنید یکی نعره سرداد و درجا بِرید بمالید آن عن به خاک وطن بگفتا حرام تو شد جان و تن مر این زندگی را کُند سگ نگاه؟ هم اینک برم من به توران پناه گرفت او یکی مُهرِ ویزا ز روم پناهنده شد، رفت از این خاک شوم #ابونصر_لاکانی @peyvandha_ir 7.5K viewsedited 22:59