2022-04-26 09:38:42
چه باید کرد؟
یادداشتی به قلم دکتر بابک زمانی
مهمترین دلیلی که اصلاح تعرفه و در نتیجه اصلاح سیستم سلامت کشور به نتیجه نمیرسد، آن است که حکومت بهطور خاص و مردم بهطور کل ، در مخالفت با این اصلاح توافق دارند و همهچیز را از خواست و اراده پزشکان میبینند؛ نه قوانین سفتوسخت اقتصادی! وزیر رفاه زیر ذرهبین نقد عمومی است، اما درخواست او برای کاهش تعرفههای پزشکی با «سکوت علامت رضایت» عرصه عمومی روبهرو میشود. عرصه عمومی دلایلی قابل درک و منطقی برای نارضایتی از سیستم سلامت کشور دارد. چگونه ممکن است سیستم سلامتی که بهدلیل تعرفههای نازل و عدم وجود نظارت کیفی در حال زوال است، رضایت عمومی به بار آورد؟انکار مشکلات و در عین حال درخواست افزایش تعرفهها به جهت رفع مشکلات سلامت ذاتاً متناقض است!
پس چه باید کرد؟
واقعیت آن است که درخواست واقعیکردن تعرفهها از جانب پزشکان و مجامع پزشکی عمدتاً برای رفع مشکلات سلامت صورت میگیرد، نه چیز دیگر. نزول کیفیت در سیستم سلامت بزرگترین خسارت جامعهای است که شبانهروز باید به آن اشتغال داشته باشد. دلیل اصلی مهاجرت پزشکان هم کار در یک محیط علمی و آکادمیک است، نه درآمد. این موضوعی است که عرصه عمومی اکنون تنها از زاویه درآمد درک میکند. پزشکان و جوامع پزشکی خود را مهمترین طرفداران قطع رابطه مالی پزشک و بیمار و تقویت سیستمهای بیمه و پوشش دولتی میدانند، در حالی که تا صحبت از تعرفه پیش میآید، گمان میکنند پزشکان در برابر وضعیت اقتصادی مردم بیتفاوت هستند؛ حال آنکه هیچکس به اندازه پزشکان از این موضوعات مطلعتر و حساستر نیست؛ پزشکانی که با همه مردم در بحرانیترین دقایق زندگیشان در ارتباط هستند، پزشکانی که حتی بهعنوان رئیس بخش و مدیر گروه و رئیس انجمن و رئیس بیمارستان و مسئول نظام پزشکی و... نیز همواره کمترین اختیار اجرایی و اقتصادی در اداره امور را داشته و دارند. همه آنها تنها مسئول به فردا رساندن امروزی هستند که در تنگنا قرار گرفته است؛ تنگنایی که ابعاد آن را هر لحظه، دیگری تعین میکند.
بنابراین ناگفته پیداست که اولین قدم در اصلاح سیستم سلامت باید تلاش جهت پر کردن فاصلهای باشد که بین جامعه پزشکی و عرصه عمومی افتاده است.
جامعه پزشکی و بهخصوص بخشهایی از آن که نتایج این بحران بر سلامت و امنیت جامعه را بیش از بقیه درک میکنند و بهدلیل نوع کارشان این موضوع در نظرگاه ایشان قرار میگیرد، باید هم در عرصه سخن و تبلیغ و هم در عرصه عمل، راهحلهایی را بیابند که به همدلی افراد مرجع و نبخبگان منجر شود، نه به واکنش ایشان. تلاش در اصلاح سیستم سلامت هم بخشی از تعهداتی است که پزشکان برای آن سوگند خوردهاند.
در عرصه سخن؛ نگارش و گردش مطالب در رسانههای پزشکان که اکنون بهوفور صورت میگیرد، راه به جایی نخواهد برد؛ چنانچه تاکنون نبرده است. پزشکان هر روز در واکنش به وقایع روز مطالب بیشماری را به رشته تحریر درمیآورند و در رسانههای مختلف خود به اشتراک میگذارند؛ مطالبی که حداکثر چند هزار خواننده و بیننده پیدا میکنند که اکثریت مطلق آنها خود پزشکان هستند. پزشکان باید این شیوه را رها کرده و از طریق افراد رسانهای و مرجع غیرپزشک در جستوجوی مخاطب عام و تودههای میلیونی و تأثیر بر عقاید و نگرش ایشان باشند. باید این پیام را برسانند که جدیترین منتقدان سیستم سلامت خود ایشان هستند. اینکه وقتی سخن از تعرفه میکنند، تنها دغدغهشان به خطر افتادن کیفیتی است که گوهر زندگی و حرفهایشان است.
در عرصه عمل، پزشکان چارهای ندارند جز آنکه در مقابله با بحران موجود وارد نوعی کنش اجتماعی بشوند و در این کنش اجتماعی هم باید بدانند مثل همه کنشهای اجتماعی، هدف اصلی تأثیر گذاشتن بر تلقی عمومی و جلب نظر توده مردم است، نه تأثیر مستقیم بر قدرتمندان و تصمیمگیران. اگرچه دشوار است، اما تا زمانی که درخواستهای جامعه پزشکی به شکل درخواستهای عمومی درنیاید، کسی در سطح تصمیمگیران به آن وقعی نخواهد نهاد. این قاعده همه جوامع است، اما در کشور ما که صداها بر برنامهها غلبه دارند، به مراتب بالاتری صدق میکند. در عرصه عمل پزشکان هیچگاه نباید اورژانسها و آن بخش از مردم بسیار فقیر را از مد نظر دور بدارند، در هر کنش اجتماعی نهتنها اهداف آن کنش، بلکه وظیفه اخلاقی پزشکان حکم میکند که در مواجهه با هر دوی اینها آنچه در توان دارند، به میان آورند.
بهعلاوه در بسیاری از موارد اگر امکان عدم عرضه خدمات به شکل جمعی بهدلیل فقدان قوانین مناسب وجود ندارد، اما امکان عدم پذیرش وجوهی که آشکارا تحقیرآمیز هستند، همیشه هست و اگر به شکل جمعی یا در یک روز و مناسبت خاص و در ازای انجام دقیق کارهای موظف به بهترین نحو صورت بگیرد، میتواند اولین پیام مثبت به عرصه عمومی باشد.
کانال تلگرام پزشکان و قانون
@pezeshkanghanon
1.0K views06:38