Get Mystery Box with random crypto!

. وجه تمایز بین دازاین کاوی و روانکاوی از منظر مدارد باس تر | فلسفه اگزیستانسیالیسم

.
وجه تمایز بین دازاین کاوی و روانکاوی از منظر مدارد باس

ترجمه و تحلیل ؛ سعید جلوخانی

شایان ذکر است تا الان هیچ کدوم از کتاب های مدارد باس به زبان فارسی چاپ نشده اند و اگر هم ترجمه شده باشند هنوز چاپ نشده اند . من به عنوان پژوهشگر و مدرس فلسفه و متخصص پدیدارشناسی در حوزه روانکاوی پژوهش می کنم و خودم را درمانگر فلسفی ( مشاور فلسفی) می دانم که رویکردم پدیدارشناسی_ اگزیستانسیال است .

اما در حوزه دازاین کاوی در قسمت های بالینی رو مباحث نظری خوب کار کردم.

امیدوارم درمانگران بیشتری به دازاین کاوی علاقمند بشوند تا این جریان در ایران دگرگون شود . من در سطح خودم سعی می کنم روانشناسان را به این جریان دعوت کنم .


مدارد باس می گوید ؛ «شباهت بین واژگان روانکاوی و دازاینکاوی ما را به رقابت های مکاتب _ روانپزشکی_ آسیب شناسانه گوناگونی که دلالت دارند راهنمایی می کند . » ( مدارد باس، روانکاوی و دازاین کاوی)

بنابراین دازاین کاوی سعی دارد تمایز خودش را روانکاوی را برجسته کند .

رابرت دی استالرو در کتاب خود تحت عنوان « تروما ، جهان ، هیجان پذیری هایدگر و روانکاوی پسا دکارتی» می گوید ؛ « لودویگ بینزوانگر و مدارد باس پیشگامان روانکاوی پسا دکارتی هستند و روانکاوی را نظریه« فرا روانشناسانه » فروید را کنار گذاشتن .» دازاین کاوی از سه جریان متأثر است که عبارت اند؛ روانکاوی ، پدیدارشناسی و روانپزشکی.

دازاین و« در _ جهان_ بودن» به جای روان استفاده می شود .

مدارد باس می گوید؛ «هر دو می گویند الگو ها و فرآیند های تجزیه های شیمیایی دقیقی دارند ، بر این اساس آنها ادعا دارند که هدفشان حل کردند انسان به سایر اخزا بخش هایش است . حتی ادعا دارند تنها وجه تمایز دیگر بین روانکاوی و دازاین کاوی کنار گذاشتن « روان» و جایگزین کردن « دازاین » به جای آن است . » (مدارد باس، روانکاوی و دازاین کاوی)

پدیدارشناسی این امکان را برای دازاین کاوی فراهم می کند که مراجع را از وجوه مختلف بررسی کند .

مدارد باس می گوید؛ « اصطلاح در _جهان بودن که در تحلیل دازاین اعمال می شود همیشه ما را به وجود های مختلف از تمام امکان های از ادراک های مختلف و حالت های رفتاری مختلف ارجاع می دهد .» ( همان) پدیدارشناسی به قول رابرت دی استالرو یک نگرشی است که آن را هم در روانکاوی و هم فلسفه به کار برد .( رابرت دی استالرو، قدرت پدیدارشناسی از منظر روانکاوی و فلسفه)
بنابراین پدیدارشناسی عنصر مهمی در دازاینکاوی است. البته نظریه بین الذاهانی یا بینا ذهنی فرق دارد اما هر دو ریشه های مشترکی دارند .

مسئله مهم دیگر تمایز تحلیل رویا است .

در دازاینکاوی ما پرسش از عدم را براساس پرسش بنیادین هستی شناسی مطرح می کنیم .
«چرا نه» ؟ اما روانکاوی می پرسد «چرا »؟
یکی از سرفصل های کتاب « روانکاوی و دازاین کاوی مدارد باس» تمایز بین چرا روانکاوانه و چرا نه دازاینکاوانه است .
مدارد باس می گوید؛ « تمایز عمده بین دازاین و نظریه روانکاوان شاید در هیچ جا به غیر از فهم رویا آشکار نمی شود . » ( مدارد باس/ روانکاوی و دازاین کاوی)

نکته مهم دیگر مدارد باس ادعا دارد ناهشیار وجود ندارد و ناآشکار را جایگزین ناهشیار زیگموند فروید می کند . که ما باید پدیدار را از ناآشکاری به سطح آشکار بیاریم .» ناهشیار فروید را چرخان لقمه دور گردان می داند .

او می گوید ؛ « هویج ، هویج است .» ( همان ) ما باید در زندگی روزانه فرد جستجو کنیم تا پدیدار برای ما آشکار شود . نیاز به سازوکارهای مکنانیسم های روانی زیگموند فروید نداریم .

گروه آموزشی فلسفه اگزیستانسیالیسم و روان درمانی اگزیستانسیال

@phenomenology_existentialism