2022-05-27 22:09:57
مزلو، نظریهٔ «زِد» و ارزشهای «بی»
روانشناس انسانگرا، آبراهام مزلو، در اواخر عمر خود بر روی دیدگاههای جدیدی در مورد خودشکوفایی کار میکرد و متصور بود که انگیزۀ عالیتری به نام تعالی وجود دارد. او اسم نظریهاش را «نظریۀ زِد» گذاشت.
آبراهام مزلو را معمولاً با نظریۀ «هرم نیازها» میشناسیم. هرمی که در قاعدهاش نیازهای زیستی مانند خواب و خوراک قرار دارد و در رأسش «خودشکوفایی». اما مزلو در اواخر عمرش، به نظریۀ دیگری میاندیشید که شاید امروز بیش از هر وقت دیگری به آن نیاز داریم. او در این «نظریۀ زِد» از فراانگیزشهایی حرف میزد که انسانیت را برایمان معنا میکنند: عدالت، نیکی، زیبایی، عشق و کمال. او معتقد بود بدون این افقهای تعالی بخش، نمیتوانیم به جامعهای انسانی دست پیدا کنیم.
مزلو معتقد بود که انگیزۀ استعلائیان یا افراد دارای تعالی، معمولاً، با ارزشها و تجربیاتی برانگیخته میشود که فراتر از ارضای نیازهای اولیه و شکوفاییِ استعدادِ منحصربهفردِ شخص است. این فراانگیزشها شامل، ایثار در راه رسالتی فرافردی، طلب تجربۀ اوج و تعهد نسبت به ارزشهای وجودی یا «ارزشهای بی» میشود. صداقت، نیکی، زیبایی، عدالت، معناداری، سرخوشی، سرزندگی، کمال، بیآلایشی، وقار و تمامیت از جمله اهداف غایی «ارزشهای بی» محسوب میشوند.
مزلو مشاهده کرد زمانی که از استعلائیان پرسیده میشود چرا اینگونه رفتار میکنند، یا چه چیز به زندگیشان ارزش زیستن میدهد، اغلب آنها به این ارزشها اشاره میکنند. هیچ دلیل دیگری وجود نداشت که توضیح دهد چرا آنها زمان زیادی را به کارهایشان اختصاص میدهند. این ارزشها در خدمت چیز دیگری نبودند و حتی نمیشد آنها را بهانهای برای دستیابی به اهدافی دیگر قلمداد کرد. مزلو باور داشت که «برای پرهیز از بیماری و دستیابی به کاملترین صورت انسانیت یا رشد، ارضای «فرانیازها» لازم است. در راه این ارزشها زیستن و مردن شایسته است. کسی که در آنها تعمق کند و با آنها یکی شود بیشترین شادمانی قابل درک برای انسان را دریافت خواهد کرد».
جهانبینی نظریۀ زِد و پژوهش روانشناختی مدرن در زمینه خِرَد به نحو چشمگیری بایکدیگر شباهت دارند. در ادبیات روانشناختی، خِرَد را یکپارچگی میان ابعاد شناختی، احساسی و رفتاری تعریف میکنند. توانایی پذیرش چشماندازهای متعدد، توانایی واکنش غیرتدافعی در چالشها، توانایی ابراز طیف وسیعی از احساس برای رسیدن به معنا، توانایی ارزیابی انتقادی حقایق بشری و آگاه شدن از سرشت متناقض و نامطمئن مشکلات انسانی، همه و همه از عناصر مفهوم خرد است.
جهانبینی استعلائیان نکات ژرفی برای فرد و جامعۀ خوب دارد و دیدِ الهامبخشی ارائه میدهد از آنچه آدمی میتواند باشد. بهترین انسانها همواره در زمانهایی ظهور کردهاند که سختترین دورهها برای انسانیت بوده است. حالا که جهان تا گردن در ناامنی و تردید فرو رفته است، بهترین فرصت برای جهانبینی استعلائیان فراهم شده است تا بیش از هر زمانی دیگری (احتمالا ًدر طول تاریخ بشر) گونۀ انسان را ارتقا ببخشد.
تحقیقات نشان میدهد اگر افرادی که به لحاظ بالینی افسرده و مضطرب هستند، به مدت ده روز تحت مداخلۀ ارتقای اخلاقی قرار بگیرند -یعنی شاهد اعمال فضیلتمندانه، سخاوتمندانه و دلیرانه باشند- برای کمک به دیگران تلاش بیشتری را از خود به نمایش خواهند گذاشت. همچنین نزدیکی بیشتری با دیگران برقرار خواهند کرد، نشانههای اندوهشان کمتر خواهد شد و درگیری کمتری با اطرفیان خواهند داشت. گاه برای درمان ناخرسندی و استرس کافی است تا به ارزشهای بی و فرالذتطلبی روی بیاوریم که مثل دارو عمل میکند.
@eudemonia
برای مطالعۀ متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید:
https://tarjomaan.com/barresi_ketab/9742/#02
308 views19:09