Get Mystery Box with random crypto!

■ روزی #لئو_تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی | فلسفه بدون مرز

■ روزی #لئو_تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد،
زن بی وقفه شروع به فحش دادن
و بد و بیراه گفتن کرد !

بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد
تولستوی کلاهش را از سرش برداشت،
و محترمانه معذرت خواهی کرد
و در پایان گفت : من لئو تولستوی هستم...!

زن که بسیار شرمگین شده بود،
عذر خواهی کرد و گفت :
چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید !؟
تولستوی در جواب گفت :
شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید
که به من مجال این کار را نداديد ...!

@philossophybimarz