Get Mystery Box with random crypto!

‍ هستی ما سراسر بر لحظه‌ی در حالِ گذر بنا شده و به همین دلیل | فلسفه بدون مرز

‍ هستی ما سراسر بر لحظه‌ی در حالِ گذر بنا شده و به همین دلیل به جنب و جوشی بی امان بدل گشته که حتی لحظه‌ای رخصتِ باز ایستادن و نفس تازه کردن به ما نمی‌دهد. حالِ ما در زندگی، حالِ آن فردی است که در سرازیری می‌دود و برای باقی ماندن بر دو پای خود ناگذیر از دویدن است و اگر بخواهد توقف کند به زمین درخواهد غلتید. زندگی نگاه داشتنِ یک نی بر نوک انگشت است، سیاره‌ای است که به محض انصراف از حرکت در مدار خود، به درون خورشیدِ منظومه سقوط می‌کند.

در این چنین جهانی که دوام هیچ چیز ممکن نیست، جایی که همه‌چیز در گردابِ بی‌امانِ تغییر و تبدیل گرفتار آمده، جایی که همه‌چیز با شتابِ دیوانه‌وار در حرکت و گریز است و مغلوبِ حرکت و پیش‌رفت، مشکل بتوان احساس خوشحالی و خرسندی کرد. چگونه می‌توان در جایی آرام و قرار یافت که به گفته‌ی #افلاطون «شدنِ مداوم و هرگز نابودن» تنها شکل هستی و وجود در آنجا است؟

انسان هیچگاه #خشنود نیست! سرتاسرِ زندگی را به دنبال خشنودیِ خیالی می‌دود، خشنودی‌ای که به ندرت به دست می‌آید و وقتی هم که به دست آمد همان بیداری از خواب خوشحالی است: چون کشتیِ شکسته‌ای که بی‌دکل به بندرگاه وارد می‌شود‌. دست آخر هم تفاوتی نمی‌کند که در طول زندگی خوشبخت بوده یا بدبخت، چون زندگیِ وی چیزی جز یک اکنونِ گذرا نبوده و اکنون پایان یافته.

#آرتور_شوپنهاور
#جهان_و_تاملات_فیلسوف
■ #در_باب_عبث_بودن_وجود

@Philosophybimarz