Get Mystery Box with random crypto!

فرزندان ژرژ سان هیچ احترامی برای شوپن قائل نبودند و گاهی او را | Pianoclub

فرزندان ژرژ سان هیچ احترامی برای شوپن قائل نبودند و گاهی او را تحقیر نیز می کردند. خود ژرژ سان هنگام مرگ شوپن در کنارش نبود ولی شوپن هنگام مرگ چند تار موی ژرژ سان را در دستهایش داشت.
به وصیت شوپن قلب او از بدن جدا شد و توسط لودویکا، خواهرش ،به لهستان بازگشت. درواقع جسد شوپن که در قبرستان "پرلاشز" پاریس به خاک سپرده شده بدون قلب است.
در سال ۲۰۱۴ یک تحقیق جامع و دقیق پزشکی از روی شواهد بیماری شوپن نشان داد که او از کودکی دچار نارسایی قلبی و نازکی دیواره های قلبی بوده است و مرگ او نیز به همین دلیل بوده است.
یکی از نوادگان ژرژ سان حدود سال‌های ۱۹۳۰ میلادی خود را وارث کلیه آثار به جای مانده از شوپن نامید و از دادگاه تقاضا کرد تا او را به حقش برسانند. اما دادگاه اظهارات وی را قبول نکرد و روزنامه های وقت او را شیاد بزرگ نامیدند. چنانچه دادگاه تقاضای او را به طور قانونی به رسمیت می‌شناخت تولید کنندگان و ناشرین آثار شوپن، فقط در امریکا می بایست حدود ۵۰۴ میلیون دلار آمریکا به او پرداخت می کردند. این شخص چند سال بعد کلا ناپدید شد.
شوپن تنها آهنگسازی است که اختصاصا برای پیانو قطعه نوشته است. او در فرم‌های مختلف و متنوعی مانند والس، بالاد، نوکتورن، مازورکا، اسکرتسو (شرزو)، اتود،پرلود و پولونویز ساخته است که خود رکوردی در آهنگسازی محسوب می‌شود.
کاملترین نسخه از آثار شوپن حدود سال‌های ۱۹۴۰ میلادی توسط "ایگناتسی پادروفسکی" ناشر و نوازنده آثار شوپن منتشر شد. پادروفسکی با اجرای آثار شوپن در طول ۵ سال مبالغ هنگفتی به دست آورد و آنقدر مشهور و پرنفوذ شد که به نخست وزیری لهستان برگزیده شد و در سال ۱۹۱۹ پیمان پایان جنگ جهانی اول و استقلال لهستان را امضا کرد. گرچه پادروفسکی به دلیل فعالیت‌های سیاسی وقتگیر و نفسگیرش هیچگاه نوازنده ای عالی نبود، اما تمرکز او روی آثار شوپن شهرت، ثروت و محبوبیت فوق العاده ای در سطح دنیا برای او به ارمغان آورد. در مورد این نوازنده و سیاستمدار لهستانی باز هم در پیانوکلاب خواهیم نوشت.
گرچه بسیاری معتقدند که ژرژ سان از شوپن حمایت مالی میکرده است اما واقعیت این است که حامی مالی شوپن خانم "جین استرلینگ" بوده است که حتی هزینه های سرسام آور مراسم خاکسپاری شوپن ، اقامت خواهر شوپن و خانواده اش در پاریس و بازگشت آنها به ورشو را پرداخت کرد. خانم ژرژ سان که تا قبل از ارتباط با شوپن نویسنده ای مطرح بود (حتی مشهورتر از ویکتور هوگو و آنوره دوبالزاک) ، پس از ارتباط با شوپن در سال ۱۸۳۶ بر شهرتش افزوده شد و آثارش مثل برق و باد به فروش رفت و ثروت بی نظیری را برای او به همراه آورد. ولی پس از بی توجهی او و مرگ شوپن، به همان سرعتی که مشهور و محبوب شده بود، تا حد زیادی محبوبیت خود را از دست داد. یکی از بدترین کارهای ژرژسان، از بین بردن تمام نامه هایی بود که شوپن برای او نوشته بود و توسط خواهر شوپن در اختیارش قرار گرفته بود.

چنانچه یک نوازنده پیانو در سطح معمول بخواهد تمام آثار شوپن را به طور مستر بنوازد اقلا به ۲۰ سال زمان نیاز دارد.
شوپن بسیار خجالتی بود و در طول عمرش حدود ۳۰ بار به طور عمومی کنسرت داد.
شوپن وصیت کرده بود که در صورت مرگش تمام آثار ناتمام وی نابود شوند، با این وجود بسیاری از آنها سالها پس از مرگش منتشر شدند.
غمگین ترین اثر شوپن "پرلود می مینور" است که کوتاهترین اثر او نیز هست. مارش فیونرال یا خاکسپاری او نیز از غمگین ترین آثار اوست که هنگام خاکسپاری در گورستان پرلاشز به اجرا درآمد.
ازدواج سپید شوپن و ژرژ سان در زمانی اتفاق افتاد که اینگونه روابط در اروپا یک تابو به شمار می‌رفت.