Get Mystery Box with random crypto!

نکته ای که در انتها باید به آن اشاره شود آن است که مواردی که د | Pianoclub

نکته ای که در انتها باید به آن اشاره شود آن است که مواردی که در بالا به آنها اشاره شد اصول و قالب اولیه تهیه یک سونات هستند و آهنگساز ممکن است با توجه به سلیقه خود هر مقدار که بخواهد از چهارچوب اولیه خارج شود.
سونات آلگرو
بسیاری از سوناتهای زیبای موتزارت و بتهوون که ما می شناسیم (همچنین بسیاری از سمفونی ها) حالت سونات آلگرو دارند. پایه گذار اصلی این فرم موسیقی هایدن است و بصورت کلی به چهار بخش اصلی تقسیم می شود.
1- مقدمه : معمولآ تمپوی آرام دارد و ممکن است از تعداد کمی میزان (حتی صفر به معنی نداشتن مقدمه) تا بخش قابل توجهی از موسیقی را بخود اختصاص دهد. مقدمه معمولآ برای آشنایی گوش شنونده با کلید اصلی است اما این امکان هم وجود دارد که آهنگساز برای اتصال آن به کلید اصلی، توجه بیشتری به گامی که در فاصله پنجم کلید اصلی دارد را داشته باشد.
هیچ دلیلی وجود ندارد که آهنگساز تم هایی را که در مقدمه استفاده می کند در قسمت های بعدی دوباره مورد استفاده قرار دهد، در واقع انجام این کار بندرت توسط آهنگسازان مشاهده شده است.
استفاده از مقدمه برای یک سونات وزن موومان را بالا میبرد، مقدمه یک سونات در تکرارهای داخلی آورده نمی شود و تنها ممکن است آهنگساز آنرا در کدا (Coda) دوباره تکرار کند.
2- Exposition : همانطور که قبلآ هم اشاره کردیم تم اصلی و مواد اولیه برای موسیقی در این قسمت آورد می شود. در سوناتها آلگرو این قسمت باتموپوی آلگرو - یا نزدیک به آن - اجرا می شود و معمولآ از سه قسمت کوچکتر تشکیل شده است که می توانند تکرار هم داشته باشد.
اول از همه قسمتی است که در آن موضوعی مطرح می شود. این موضوع در کلید اصلی موسیقی قرار دارد و شامل یک یا بیشتر تم است.
قسمت دوم مسیر گذر به گام جدید است. این قسمت ممکن است شامل یک پاساژ برای رسیدن به پل (Bridge) باشد که در آن مدولاسیون انجام می شود.
و بالآخره قسمت سوم که بخش پایانی نام دارد و هدف آن تاکید بر روی گام جدید است، آهنگساز آزاد است که از مواد ملودیک قبلی استفاده کند و یا تم های جدیدی را معرفی نماید.
3- Development : این قسمت معمولآ با همان گامی که اکسپوزیشن در آن تمام شده است شروع می شود و آزاد ترین قسمت سونات محسوب می شود. آهنگساز می تواند به هر مقدار که بخواهد مدولاسیون انجام دهد و از هر تعداد تمی که بخواهد در آن استفاده کند. محدودیتی در تعداد میزانها ندارد و تمپوی آن معمولآ نزدیک به آندانته (Andante) انتخاب می شود.
قسمت بسط و توسعه می تواند فراز و نشیب های زیاد در ریتم، ملودی و دیگر المانهای موسیقی داشته باشد و همانطور که گفتیم Climax موسیقی در اینجا باید رخ دهد. مجموعه عواملی که بر شمردیم بعلاوه تمپوی پایین تضاد قابل ملاحظه ای را میان این قسمت و دو بخش اطراف خود ایجاد می کند.

4- Recapitulation : در این قسمت آهنگساز به تکرار و یادآوری قسمت Exposition می پردازد. ممکن است تغییراتی هم در آن اعمال کند اما آنقدر نیست که شنونده نتواند متوجه شود که این همان قسمت اول سونات است.
همانطور که اشاره کردیم ممکن است آهنگساز در انتهای Recapitulation از یک برگشت بزرگ به ابتدا استفاده کند و یا نه در صورت نیاز قطعه را به گونه ای به اتمام برساند که برای اتصال به موومان بعدی آماده شود.
از مفیدترین روشها برای شناخت بهتر فرم در موسیقی آن است که پس از آشنایی با چهار چوبهای تئوریک فرم، یکی از قطعات را بعنوان مدل انتخاب کرده بارها گوش کنید و پس از آشنایی با موسیقی، بر روی نت آن اقدام به تحلیل و آنالیز فرم نمایید، برای مثال سعی کنید بر روی سونات پاتتیک همین کار را انجام دهید.
@pianoclub