Get Mystery Box with random crypto!

روزى كه رفت خنديدم گفتم برميگرده... آخه ما قهرامون حتى يه ساعت | Piriz

روزى كه رفت
خنديدم گفتم برميگرده...
آخه ما قهرامون حتى يه ساعتم طول نميكشيد!
وقتى شش ساعت گذشت، دلم آشوب بود
دو روزِ بعد كه زنگ زد
خنديدم گفتم چه قهرِ طولانى اى!!
اما هرچى حرف زديم حرفى از بودن و برگشتن نزد
هِى حرف و الكى كِش ميدادم
گفتم خُب شايد اينبار روش نميشه بگه!
اما نه... بازم حرفى نزدى
دو هفته اى كه گذشت ديگه صبرمُ از دست دادم
رفتم پيشش
انگار فايده اى نداشت
ماه به ماه ميگذشت و فصلا عوض شدن
زنگا هِى كمتر و كمتر ميشد
ديدارا كمتر و كمتر ميشد
واسه اولين بار گريه ى منُ ديد
اما هيچى توى چشماش نبود
هيچى...
نميخواستم باور كنم تموم شده
نميخواستم ببينم اينقدر بى ارزشم!!
نميتونستم ببينم كه دارم خُرد ميشم
گفتم بى محلى كنم شايد درست شه اينبار؟
نه درست نشد
بدتر شد...
چند وقت بَعد...
بيخيال
ميدونى چيه؟
باور كُن كسى كه موندنى باشه،
هر چقدر جُفتك بندازى، بازم نميره
اما...
اما لعنتى وقتى بخواد بره...
با هيچ...
با هيچ التماسى نِميمونه
ميدونى الان ازش چى واسم مونده؟
هيچى جُز يه انگشتر كه ازم جدا نميشه
و يه فندك
كه زير سيگارم ميزنم و هر بار كه چِشمم بهش ميوفته
يه آهـــــــِــــ بُلندى ميكشم
و ميگم
"خدايا مواظبش باش...
نيوفته لبخند از لبى كه يه روز صداش...
واسم قشنگترين موسيقىِ جهان بود...
چِشماش بى مَن تَر نشه كه يه وقت...
توى بغلِ هيچ غريبه اى گريه هاشو خالى نكنه...
نَشنَوه دوستِت دارم از زبونِ كسى
كسى
كسى
كسى جُز من..."
@piriz