2021-05-21 09:58:09
مساله مشارکت و جمهوریت
جمعی از دوستان شبههای را مطرح کردند که میخواهیم با هم بررسی کنیم
اول بببنیم اصل حرف چیست
میگویند شورای نگهبان همه را تایید صلاحیت کند (به جز کسی که فساد اقتصادی دارد) تا مشارکت بالا برود! حتی اگر اصل نظام و اسلام و قانون اساسی را قبول نداشته باشد.
بیائید دقیقتر بررسی کنیم این حرف را.
در واقع حرفشان این است که شورای نگهبان، نگهبان قانون اساسیست. قانون اساسی هم برای حفظ نظام است. نظام چیست؟ جمهوری اسلامی. یعنی شورای نگهبان باید طوری عمل کند که جمهوریت نظام تقویت شود نه تضعیف. یعنی چه؟ یعنی شورای نگهبان باید حتی کسی که قانون اساسی را قبول ندارد تایید صلاحیت کند، تا مردم بیایند و رای بدهند!
پیشفرض غلط این حرف این است که مردم به کسی میخواهند رای بدهند که قانون اساسی را قبول ندارد!
میگویند همان قانون اساسی که "جمهور" به آن رای دادهاند را زیر پابگذاریم. در حقیقت میخواهند رفراندوم قانون اساسی!!! برگزار کنند (در چارچوبی غیر از تعریف قانون اساسی) نه انتخابات ریاست جمهوری.
پیش فرض غلط دوم این است که مشارکت مردم عین جمهوریت نظام است؟ یعنی اگر به هر علتی مشارکت پایین آمد یعنی جمهوریت نظام خدشهدار شده است. قطعا اینگونه نیست. باید علت عدم مشارکت، عدم اعتقاد به قانون اساسی باشد تا جمهوریت نظام زیر سوال برود نه ناامیدی از یک جریان سیاسی.
اما سوال اول این است که این مساله رفراندوم چه ربطی به ریاستجمهوری دارد؟ بالاخره در هر حکومت کسانی هستند که با اصل آن حکومت همدلتر هستند و برخی زاویهدارتر.
آیا مشارکت زاویهدارها به معنای موافقت صد در صد با حکومت است؟ خیر. مثل سال ۸۸
آیا عدم مشارکت افراد به معنای مخالفت با نظام است؟ باز هم خیر. مثل زمانهایی که مشارکت پایین داشتیم.
لذا چون راه اصلاح قانون اساسی باز است و در قانون اساسی هم دیده شده است تبدیل کردن مشارکت در انتخابات به رفراندوم از اساس اشتباه است. هر چند مشارکت بالا و رای به جریانی که با انقلاب اسلامی همدلتر است معنای خاص خود را دارد.
سوال دوم اینجاست که وقتی از شورای نگهبان بخواهیم مصلحتسنجی کند و قانون را زیر پا بگذارد این سنگ بنای کج تا کی ادامه خواهد داشت؟
سوال سوم اینکه اگر شورای نگهبان نباشد با اینکه همه را تایید صلاحیت کند فرقش چیست؟
سوال چهارم اینکه اگر شما پیشبینی میکنید مشارکت پایین است با اینکه تلاش میکنید مشارکت پایین باشد یکیست؟ مگر پیش بینی شما قطعی است؟
مشارکت پایین میتواند حاصل عملکرد یک دولت باشد و نباید به حساب نظام و قانون اساسی گذاشت. مخصوصا وقتی کسی به واسطه شهرت حاصل از مسئولیت بتواند عدهای را با خود همراه سازد. یا رسانههای بزرگ روی افکار عمومی تاثیر بگذارند و عملکرد ضعیف دولت را پای نظام بنویسد.
فرض کنید در یک انتخابات ریاست جمهوری طرفداران یک جریان که عملکرد ضعیفی داشته و در طرف مقابلش فرد قدرتمندی حاضر شده، بخواهند شرکت نکنند در انتخابات تا با پایین آوردن مشارکت، مشروعیت انتخابات را زیر سوال ببرند. آن هم زمانی که میدانند شکستخورده انتخابات هستند.
این یعنی "یا باید نماینده من راس کار باشد یا میزنم زیر میز".
جالب است در ایران شورای نگهبان در اکثر موارد کسانی را تایید صلاحیت کرده که اعتقاد راسخی به قانون اساسی نداشتند و همواره دهن کجی کردند به یک جایی از این میثاق ملی. کجای دنیا چنین چیزی سابقه دارد؟
البته یک نفر اعتقاد داشت که او را هم ترور کردند.
الان هم همین است. اگر کسی باشد که به نفع مردم بخواهد حافظ قانون اساسی باشد شهادت ثمره جهادش خواهد بود.
و جالب آنکه کسانی معترض شورای نگهبان هستند که در تمام ادوار ریاست جمهوری ایران یا خودشان یا نمایندهشان حضور داشته.
اتفاقا ما باید معترض باشیم!
چرا شورای نگهبان کسانی را تایید صلاحیت کرده که هیچ سنخیتی با معیارهای انقلاب و قانون اساسی نداشتند؟!
اما نکته بسیار مهم اینجاست:
امروز مردم در جواب این سوال که چرا به فلان شخص رای دادید نمیگویند اشتباه کردیم و نمیگویند کار خوبی کردیم بلکه میگویند چون شورای نگهبان تایید صلاحیت کرده بود، میخواست نکند.
یعنی مردم توقع دارند شورای نگهبان سختگیرتر باشد نه اینکه مسامحه بیشتر کند...
در همین زمینه دقت کنید که سال ۸۸ آن مشارکت بالا دقیقا حاصل عملکرد نسبتا خوب دولت نهم بود.
یک بام و دو هوا نمیشود. اینکه اگر مشارکت پایین را پای نظام بنویسیم و مشارکت بالا را پای عملکرد دولت، عین بیعدالتیست.
مثلا فرض کنید اگر سال ۹۲ مردم به کسی رای میدادند که چند پالایشگاه بزرگ تاسیس میکرد و کشور یک قطره نفت هم برای فروش نداشت! مساله تحریم کلا از بین رفته بود و امروز مردم نتیجه آن را کاملا حس میکردند.
ادامه: t.me/plus_news/47883
225 viewsedited 06:58