2022-06-22 14:52:01
او که دایم مهر می ورزید ، رفت
با وجودش عشق می ارزید ، رفت
با نگاهم گفتمش سرّ درون
او سخن های مرا نشنید، رفت
چرخ گردون بر مراد دل نگشت
عقل هم چون اندکی چرخید، رفت
قصد کردم کام گیرم از جهان
بخت در حالی که می خندید، رفت
آرزو ها داشتم در زندگی
شیخ ناگه آمد و دزدید، رفت
خسته شد صادق بهاری را ندید
در زمستان های خود خوابید ، رفت
صادق رفیعی
@poetss join
80 viewsسهراب پورقنبر, 11:52