2021-05-11 21:01:39
#نکته
یکم حرف بزنم البته مفید..
به بهانه بازگشایی های این روزها نکته ای که هست، بنظرم در عالم سرمايه گذاري فقط يك چيزه كه ارزش متعصب بودن در موردش رو داره..
اون چيز شاخه اي از دانش مالي به نام " ارزش گذاري" هست.
در اين همه سال بالا و پايين شدن هاي بازار، بحران هاي عميق و بزرگ، صعود و نزول هاي وحشيانه و هيجاني، فقط ارزش گذاري توانسته استفاده كنندگانِ انگشت شمارش را محفوظ نگه داره.
براي من، ارزش گذاري مقدس ترين چيز در عالم سرمايه گذاري هست بچه ها.. ارزش گذاري باعث ميشه احساس كنم زمين زير پام محكم تره و سرم رو با خيال آسوده مي تونم روی زمین بزارم..
این که ارزش یک سهم ، یک عدد هست و اون عدد قراره حفظ بشه..
اما آيا ارزش گذاري كافيه؟
بنظرم كافيه. اگر سرمايه گذاري هستيد كه به جستجوي بازدهي معقول ايد. اگر از جنس سرمايه گذاراني نظير "بافت" هستيد كه مي توانند سالها وفادارانه سهامدار شركتي باشند و از سرمايه گذاري لاك پشتي خود لذت ببرند، قطعا ارزش گذاري موضوعي هيجان انگيز و كافي براي تان خواهد بود.
این که میگم سرمایه گذاری ، این جنس سرمایه گذاری تا زمانی هست که سهم از ارزش خودش فراتر نره...
متاسفانه دنياي واقعي به اين زيبايي نيست. بازار وحشي، هيجان زده و احساساتي آنچنان توجهي به كاغذ هاي تحليلي ما نمي كند. راه خودش را مي رود..
سه مشكل عمده داريم در بحث ارزش گذاری :
الف - همه ي ما دوست داريم به محض خريد، موقعيت ما به سمت سود حركت كند. هيچ كدام دوست نداريم سهمي را بخريم و ماه ها در همان قيمت خريد سماق بمكيم. ارزش گذاري در مورد زمان حركت سهم هيچ تخميني به ما نمي دهد. ممكن است سهمي ١٠٠ توماني را ٢٠٠ تومان ارزش گذاري كنيد ولي، تا ماه ها شايد سالها در همان قيمت درجا بزند.
ب- هيچ كدام از ما دوست ندارد بعد از ساعت ها تحليل و تحقيق وارد موقعيتي بشود و از فردا قيمت سهامش افت كند. ارزش گذاري دربرابر نوسانات قيمتي دفاع است. ممكن است همان سهمي كه ٢٠٠ تومان ارزش گذاري كرده ايد و اكنون ١٠٠ تومان است قيمتش سر به كاهش بگذارد و تا ٥٠ تومان هم سقوط كند. اين افت حتي اگر بعدها جبران شود قطعا با روح و روان سرمايه گذار بازي مي كند.
ج- در ارزش گذاري صحبت از آينده و مفروضات است. هرقدر فرض ها را عقلايي، محافظه كارانه و منطبق بر واقعيت ها انتخاب كنيم، بازهم اين احتمال وجود دارد كه درطول زمان حوادث متفاوت از فرض هاي ما رخ دهد. مشكل زماني به وجود مي آيد كه واقعيت ها بدتر از فرض هاي بدبينانه ي ما حادث شوند.
اين سه انتقاد در واقع اصلي ترين و قوي ترين نقد ها به ارزش گذاري اند و باعث شده اند طيف وسيعي از معامله گران هرگز سراغ ارزش گذاري نروند يا چند هفته بعد از شروع كار خيلي دلسرد آن را رها كنند.
چون ارزش گذاری وابستگی زیادی به تجربه داره!!تحليل تكنيكال، تعقيب اخبار و شايعات، ابداع روش هايي براي بررسي عرضه و تقاضا و جو عمومي بازار، رجوع به بولتن ها و سايت هاي مدعي اخبار نهاني و اخيرا فال گيري و ستاره شناسي، از جمله روش هاي جايگزيني هستند كه معامله گران به سراغشان مي روند.
در مورد اين روش ها انتقادي ندارم و محكومشان نمي كنم.**چون خودم علاوه بر ارزش ، به تکنیکال هم به شدت معتقدم..**
اينها نيز مانند ارزش گذاري مزايا و معايب خود را دارند. افراد زيادي هستند كه سالها با اين روش ها كار كردند و اتفاقا رزومه هاي جالبي هم دارند.
اما نظر شخصي من اين است كه براي پرواز شجاعانه نياز به زمين سفت و محكم در ابتداي كار داريم و آن زمين مستحكم همان ارزش گذاري است. نکته جالب ماجرا مثلا یک سهم در یک قیمت ارزش دارد و از قضا تکنیکال هم تاییدی بر این قضیه دارد...
بر سر حرفم هستم. ارزش گذاري براي سرمايه گذاري كه دنبال بازدهي معقول است، سبد سهام تشكيل مي دهد و از معاملات شتاب زده پرهيز مي كند كافي است..
1.4K views18:01