چون به راه میرفت، شخصی دوان دوان آمده، پیش او زانو زده، سوال ن | کانال پرسش وپاسخ پیرامون کتاب مقدس ICNET
چون به راه میرفت، شخصی دوان دوان آمده، پیش او زانو زده، سوال نمود که «ای استادنیکو چه کنم تا وارث حیات جاودانی شوم؟ عیسی بدو گفت: «چرا مرا نیکو گفتی و حال آنکه کسی نیکو نیست جز خدا فقط؟ احکام را می دانی، زنا مکن، قتل مکن، دزدی مکن، شهادت دروغ مده، دغابازی مکن، پدر و مادر خود راحرمت دار.» او در جواب وی گفت: «ای استاد، این همه را از طفولیت نگاه داشتم.» عیسی به وی نگریسته، او را محبت نمود وگفت: «تو را یک چیز ناقص است: برو و آنچه داری بفروش و به فقرا بده که در آسمان گنجی خواهی یافت و بیا صلیب را برداشته، مرا پیروی کن.» لیکن او از این سخن ترش رو و محزون گشته، روانه گردید زیرا اموال بسیار داشت. آنگاه عیسی گرداگرد خود نگریسته، به شاگردان خود گفت: «چه دشوار است که توانگران داخل ملکوت خدا شوند.» مرقس ۱۰:۱۷ - ۲۳ POV-FAS
درود برادر ادوین. سوال من: این شخص ثروتمند از عیسی درباره حیات جاودانی می پرسه اما بعد از حرف های که میزنند مسیح میگه :چه دشوار است راهیابی شخص ثروتمند داخل ملکوت خدا. خواننده وقتی کلام رو میخونه اینجا طوری نوشته شده که انگار حیات جاودانی با ملکوت یکی هستن و اکثر ایمانداران حیات جاودانی رو با ملکوت یکی می دونن بعد فکر میکنن نجات از دست دادنی هست . چرا مسیح در مورد حیات جاودانی با این شخص حرف نمیزنه واز ملکوت خدا میگه؟
سوال دوم:شخص مسلمانی از من پرسید؟ طبق عقیدتون مسیحیان باید یک زن بگیرند حالا اگر اون زن بعد از ازدواج دچار مشکلی بشه مثلا زندگی نباتی داشته باشه یا طوری بشه که نتونه نیاز جنسی شوهرش رو بر طرف کنه تا آخر عمر. آیا این مرد مسیحی علاوه بر همسری که داره ایا میتونه بایک زن دیگه ازدواج کنه یا نه چی باید بکنه ؟
