در رمان 'بار هستی' اثر 'میلان کوندرا' شخصیتی وجود دارد به نام | پستچی 💯
در رمان "بار هستی" اثر "میلان کوندرا" شخصیتی وجود دارد به نام "توما"، که نمیخواهد هیچ رابطه عاشقانهی عمیقی را تجربه کند؛ او نمیخواهد شبها در کنار کسی بخوابد و هر صبح صدای مسواک زدنش را بشنود، صبحانهی دو نفره نیز برای او هیچ جذابیتی ندارد؛ اما اوضاع آنطور که میخواهد پیش نمیرود، با دیدن "ترزا" عطر خوشبختیِ ناشناختهای را تجربه میکند، از خواب مشترک لذت میبرد و یک روز صبح متوجه میگردد که تمام شب دست در دست وی داشته است. کار به جایی میرسد که بدون او چشم بر هم نمیگذارد و کنارش حتی در نهایت اضطراب، به خواب میرود. مسئله و راهحل مشخص است، انسان وقتی کنار فردِ درستی قرار بگیرد، احساس سبکی خواهد کرد؛ یک آرامش ممتد که تجربه کردنش از هر چیزی واجبتر است، حتی اگر این تجربه کوتاه باشد...