شاید فکر کنید کسایی که بیتکوین ۶۰ هزار دلاری خریدن، کمهوش بودن. یا فقط احمقها هستن که اسیر سوگیریهای ذهنی میشن. واقعیت اینه که در بازارهای مالی، کسی به بهره هوشی شما سود نمیده! بعد از موفقیت شرکت خصوصی VOC در هلند، خیلی از دولتها سعی کردن همون فرمول رو تکرار کنن و پول و قدرتی به هم بزنن. فرانسه و بریتانیا از مهمترین مثالها برای تاسیس شرکتهای خصولتی بودن. بریتانیا در سال ۱۷۱۱ اومد یه شرکت به اسم دریای جنوبی تاسیس کرد، که با فعالیتهایی مثل تجارت برده بتونه بدهیهای دولت رو پرداخت کنه. اسحاق نیوتون از اولین کسایی بود که در سهام این شرکت سرمایهگذاری کرد. سالهای اول هم خوب پیش رفت و نیوتون به سود رسید. در نتیجه پولهای بیشتری رو به بازار آورد. اما در ابتدای دهه ۲۰، قیمت سهم یک رشد خوب داشت. نیوتون فکر کرد بهتره که سهامش رو بفروشه و سودش رو سیو کنه. اما قیمت سهم متوقف نشد و بالا رفت تا یکی از بزرگترین حبابهای تاریخ رو بسازه. نیوتون پولش رو به اوراق درآمد ثابت تبدیل کرد. در همون زمان شرکت دریای جنوبی اعلام کرد که مردم میتونن اوراق خودشون رو با سهام معاوضه کنن. از نظر نیوتون این کار احمقانه بود. اما اطرافیان نیوتون این کار رو کردن. نیوتون مدام میدید که اونها دارن ثروتمندتر میشن، اما اون باید به سود کم اوراق درآمد ثابت قناعت کنه. بالاخره نتونست جلوی وسوسهش رو بگیره و تمام داراییش رو به سهام دریای جنوب تبدیل کرد. سه هفته اوضاع خوب بود و نیوتون راضی. اما خیلی زود، سهام دریای جنوب، یکی از بزرگترین ریزشهای تاریخ رو تبدیل کرد. نیوتون یکی از بزرگترین ضررها رو در بین ثروتمندان تاریخ تجربه کرد. نیوتون بعد از این ریزش چی گفت؟ آیا قبول کرد که کار احمقانهای کرده؟ خیر. نیوتون گفت «من میتونم حرکت اجرام سماوی رو محاسبه کنم، اما حماقت آدمها رو نه» از نظر نیوتون دلیل ضرر سنکینش حماقت دیگران بود نه اشتباه خودش!