2021-06-06 23:07:00
هنگامی که در محضر آن حضرت نام مبارک رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه واله) به میان میآمد، رنگ رخسارههای جعفربن محمد به سبزی و سپس به زردی میگرایید. در طول مدتی که به خانهی آن حضرت آمد و شد داشتم، او را ندیدم جز این که در یکی از این سه خصلت و سه حالت به سر میبرد، یا او را درحال نماز خواندن میدیدم و یا در حالت روزه داری و یا در حالت قرائت قرآن.
من ندیدم که جعفربن محمد بدون وضو و طهارت از رسول خدا(صلی الله علیه واله) حدیثی نقل کند. من ندیدم که آن حضرت سخنی بیفایده و گزاف بگوید. او از عالمان زاهدی بود که از خدا خوف داشت. ترس از خدا سراسر وجودش را فرا گرفته بود.
هرگز نشد که به محضرش شرفیاب شوم، جز این که زیراندازی که زیرپای آن حضرت گسترده شده بود، آن را از زیرپایش برمیداشت و زیر پای من می گستراند.» (۵)
مالک بن انس دربارهی زهد و عبادت و عرفان امام صادق(علیه السلام) بیان داشت:
به همراه امام صادق (علیه السلام) به قصد مکه و برای انجام مناسک حج ازمدینه خارج شدیم. به مسجد شجره که میقات مردم مدینه است، رسیدیم. لباس احرام پوشیدیم، در هنگام پوشیدن لباس احرام تلبیه گویی یعنی گفتن: «لبیک اللهم لبیک » لازم است. دیگران طبق معمول این ذکر را بر زبان جاری میکردند.»
مالک میگوید: من متوجه امام صادق(علیه السلام) شدم، دیدم حال حضرت منقلب است. امام صادق(علیه السلام) میخواهد لبیک بگوید ولی رنگ رخساره اش متغیرمیشود. هیجانی به امام دست میدهد و صدا در گلویش میشکند، وچنان منقلب میشود که میخواهد بی اختیار ازمرکب به زمین بیفتد. مالک میگوید: من جلو آمدم و گفتم: ای فرزند پیامبر! چارهای نیست این ذکر را باید گفت. هر طوری که شده باید این ذکر را بر زبان جاری ساخت. حضرت فرمود:
«یابن ابی عامر! کیف اجسر ان اقول لبیک اللهم لبیک و اخشی ان یقول عزوجل لا لبیک و لا سعدیک.»
ای پسر ابی عامر! چگونه جسارت بورزم و به خود جرأت و اجازه بدهم که لبیک بگویم؟ «لبیک » گفتن به معنای این است که خداوندا، تو مرا به آن چه میخوانی با سرعت تمام اجابت میکنم وهمواره آمادهی انجام آن هستم. با چه اطمینانی با خدای خود این طور گستاخی کنم و خود را بندهی آماده به خدمت معرفی کنم؟! اگردر جوابم گفته شود: «لالبیک و لاسعدیک » آن وقت چه کنم؟ (۶)
همو در سخنی دیگر درباره فضیلت و عظمت امام صادق(علیه السلام) میگوید:
«ما راءت عین و لا سمعت اذن و لا خطر علی قلب بشر افضل من جعفربن محمد» (۷)
هیچ چشمی ندیده است و هیچ گوشی نشنیده است و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است، مردی که با فضیلت تر از جعفربن محمد باشد.
دربارهی مالک بن انس نوشتهاند:
«و کان مالک بن انس یستمع من جعفربن محمد و کثیرا مایذکر من سماعه عنه و ربما قال حدثنی الثقه یعنیه.»
مالک بن انس از جعفربن محمد سماع حدیث مینمود و بسیار آن چه راکه از او سماع میکرد، بیان می نمود و چه بسا میگفت: این حدیث را مرد ثقه به من حدیث کرده است که مرادش جعفربن محمد بود. (۸)
پینوشت
۴. سیراعلام النبلاء، ج ۶، ص ۲۵۶.
۵. ابن تیمیه، التوسل و الوسیله، ص ۵۲; حیات فکری وسیاسی امامان شیعه، ص ۳۲۷.
۶. شیخ صدوق، امالی، ص ۱۴۳، ح۳.
۷. سیری در سیره ی ائمه اطهار(ع)، ص ۱۴۹.
۸. شرح الاخبار فی فضایل الائمه الاطهار، ج ۳، ص ۲۹۹، ح ۱۰۲۳.
ابن شبرمه و امام صادق علیهالسلام
عبدالله بن شبرمه بن طفیل ضببی معروف به «ابن شبرمه » (۷۲-۱۴۴ ه .ق) قاضی و فقیه نامدار کوفه، دربارهی امام صادق(علیه السلام) میگوید:
«ماذکرت حدیثا سمعته من جعفربن محمد(علیه السلام) الا کادان یتصرع له قلبی سمعته یقول حدثنی ابی عن جدی عن رسول الله.» (۱۰)
به یاد ندارم حدیثی را از جعفربن محمد شنیده باشم جز این که درعمق جانم تاثیر گذاشته باشد. از او شنیدم که در نقل حدیث میگفت که از پدرم و از جدم و از رسول خدا(صلی الله علیه واله) این روایت را نقل میکنم.
همو گفت:
«واقسم بالله ما کذب علی ابیه و لا کذب ابوه علی جده و لا کذب جده علی رسول الله.» (۱۱)
به خدا سوگند! نه جعفربن محمد در نقل روایات از پدرش دروغ میگفت و نه پدرش برجدش دروغ میگفت و نه او بر پیامبر.
یعنی آنچه که در سلسلهی سند روایات جعفربن محمد وجود دارد جملگی درست است.
ابن ابی لیلی و امام صادق علیهالسلام
شیخ صدوق روایتی نقل میکند که محمدبن عبدالرحمان معروف به «ابن ابی لیلی » (۷۴-۱۴۸ ه .ق) فقیه، محدث، مفتی و قاضی بنام کوفه نزد امام صادق(علیه السلام) رفت و از آن حضرت پرسشهایی نمود و پاسخهای خوبی شنید. سپس به امام خطاب کرد و عرض نمود:
«اشهد انکم حجج الله علی خلقه.» (۱۲)
شهادت میدهم که شما حجتهای خداوندی بر بندگانش هستید.
عمروبن عبید معتزلی و امام صادق علیهالسلام
https://t.me/pourzargari_ir
16 viewsmohammad reza pourzargari, 20:07