Get Mystery Box with random crypto!

حاملگی ناخواسته ام (واقعی) من گلاره 30 ساله  هستم. یه شب مهما | محافظ

حاملگی ناخواسته ام (واقعی)

من گلاره 30 ساله  هستم. یه شب مهمانی به خانه عمو شاهرخ رفته بودیم بعد از اینکه خوابیدم  دستی مردونه  من را در آغوش کشید و نتونستم فریاد بزنم درصورتی که تو خواب عمیق بودم.
بله آن مرد چندین بار به من در آن شب تجاوز کرده بود

اصلا جرات اینکه به خانواده ام چیزی بگویم نداشتم بد از آن ماجرا از وحشت کابوس آن شب لعنتی جایی نمیرفتم بعد مدتی حالت تهوع شدیدی گرفتم به دکتر زنان مراجعه کردم در کمال تعجب خبر بارداری را به من دادن دنیا رو  سرم خراب شد چندین بار قصد خودکشی داشتم اما بر ترسم غلبه کردم و ب مادرم تمام ماجرا را گفتم  و قرار بر این شد دوربینی را در خانه عمویم قرار بدیم و من مجدد ب خانه عمو بِرَوَم
درحالی ک خواب بودم  باز هم همان اتفاقات تکرار شد تا اینکه صبح دوربین ها رو ک چک میکردیم از تعجب انگشت حیرت ب دهان گرفتیم آن مرد در حالی ک در حال در آوردن سوتینم بود ناگهان ...

ادامه داستان باز شود

https://t.me/+AAErrXXkULQ4ZmU8