Get Mystery Box with random crypto!

آنگاه چنانکه خواست من بود دیگری را سردار کردند. پس سرزمین آنها | PERSIAN HISTO®️Y

آنگاه چنانکه خواست من بود دیگری را سردار کردند. پس سرزمین آنها از آن من شد. این نبرد و پیروزی برای سپاه ایران و شخص داریوش بسیار مهم بود سکونخه به دستور داریوش به ایران آورده شد و به صورت تبعید به سر برد و به این نحو خاطر داریوش از بابت ناحیه شرق آسوده گردید. داریوش در حمله دیگر به سکاهای اروپایی دستور تجهیز و آماده شدن سپاه را صادر نمود. چون برخی از مشاوران و سرداران از تصمیم شاه با خبر شدند، به داریوش گفتند که به آن سرزمین حمله نکند. چرا که سکاها ملتی فقیر و نیمه وحشی هستند و این حمله سودی برای او در پی نخواهد داشت. داریوش در نظر داشت با این حمله و تار و مار کردن سکاهای اروپایی حملات دائمی آنان به ایران، که یونانیان در تحریک آن دست داشتند را خاتمه دهد و از عقبه خود در حمله به یونان مطمئن گردد. او گروهی را به فرماندهی آریارمن والی کاپا دوکیه برای شناسایی آن مناطق اعزام نمود. او نیز در پی این دستور سفر جنگی کوتاه در عرض دریای سیاه با چند کشتی و تعدادی از سپاهیان خود صورت داد و با گرفتن گروهی اسیر از سکاها که در میان آنها برادر یکی از روسای سکاها بود اطلاعات را مهمی در مورد قوم خود نزد داریوش آمد. داریوش با استفاده از این اطلاعات مفید، دستور آماده شدن سپاه را در بهار همان سال صادر کرد. او از شوش بسوی آسیای صغیر حرکت کرد و به بسفور رسید. به دستور شاه جهت عبور از بسفور پلی از کشتیها ساخته شد و سپاهیان از آن عبور کردند. وی طی دستوری دیگر گروهی را مامور کرده بود با کشتیهای جنگی خود در دریای سیاه تا دهانه دانوب راهی بکشند و در آن ناحیه پلی بر روی رودخانه بزنند و خود نیز همراه پیادگان و سواره نظام به آن سو حرکت کرد و وارد اروپا شد.

او در آن مناطق با هیچ مقاومتی روبرو نگردید اما در بلغارستان اقوام گت مقابل سپاه او ایستادند اما مقاومت گتها سریعا در هم شکسته شد و آنان مجبور به اطاعت از شاه بزرگ پارس شدند

داریوش با حرکت از آن مناطق به دانوب رسید و از پل ساخته شده عبور کرد و به محافظان پل فرمان داد که اگر او تا دو ماه دیگر بازنگشت، پل را خراب نمایند و با کشتی ها به ایران بازگردند