داستان فیل و مردان نابینا یا فیل و کوران داستانیاست تمثیلی و عارفانه، که برای روشن کردن
نقص کشف حسی به آن استشهاد شدهاست. ریشهٔ این داستان را در جنوب شرقی آسیا دانستهاند و به آیین جین، بودیسم و هندوگرایی نسبت دادهاند. علاوه بر این سه آیین، صوفیان نیز از این داستان در آثار خویش بهره بردهاند. بودا در تیتها سوتا در قانون پالی از این تمثیل بهره گرفتهاست.
در روایتهای مختلفی که از این داستان شدهاست، وجه مشترک چنین دیده میشود: گروهی از مردان نابینا(یا مردان در تاریکی) که تا آن زمان فیل ندیده بودند، دست بر فیل میکشند؛ و چون هر یک فقط به عضوی از اعضای فیل دست میکشند، به تصویر فراگیر،درست و کاملی از فیل دست نمییابند و به اختلاف با هم میپردازند. مثلاً یکی دست به دم فیل میزند و میگوید این متر است؛ آن یکی دست به گوش فیل میزند و چیزی میگوید.
از این داستان، اینگونه استنباط شدهاست که موقعیتهای مختلف که در هر لحظه دامنگیر نظارهکنندگان در حقایق است، تصویر مشخصی از یک حقیقت واحد را برای آنها به وجود میآورد. تصویری که جزئی از یک حقیقت کامل و کل است.
@psychology_quiztest