Get Mystery Box with random crypto!

سیب، پوست سیب و ملتها (دیدگاه) در طول تاریخ ملتهای زیادی شک | اخبار قره باغ | قاراباغ سسی

سیب، پوست سیب و ملتها

(دیدگاه)

در طول تاریخ ملتهای زیادی شکل گرفته، بسط یافته و بنا بر دلایلی از صحنه روزگار حذف شده اند. با توجه به این که قوام بخشی به واژه ملت عموماً بر پایه درک زبانی بوده و نه محتوای دینی، چگونه می توان تحلیل رفتگی تدریجی کشورهای مانند یونان، ایتالیا و مغولستان را توجیه کرد؟ و این در حالی است که این سه کشور وارث بزرگترین قلمرو سرزمینی بوده اند. سرآغاز و گل سرسبد تمدن غرب امپراتوری روم با پایتخت ایتالیایی کنونی و پایتخت آن بوده است اما این ملت هم اکنون در قبال کشورهای رقیب خود مانند فرانسه و انگلیس حرفی برای گفتن ندارد و از یونان باستان به عنوان وارثان افلاطون و سقراط و اسکندر یک کشور ۱۰ میلیونی با مساحت تقریبی یک شانزدهم ایران و کنونی باقی مانده است. در مقابل نیز انگلیسی ها که در بخش اعظم تاریخ خود همواره مورد تجاوز و استعمار فرانسه بوده اند هم اکنون واژه ملت را تا جایی پیش برده اند که کشورهای کانادا آمریکا و استرالیا و چندین کشور کوچکتر دیگر با مساحت نزدیک به ۳۰ میلیون کیلومتر مربع به یک اتحاد ملت وار رسیده است به گونه‌ای که اوبامای آفریقایی تبار جای خود را به ترامپ اروپایی تبار با ژنتیک نوردیک میدهد.

در این راستا میتوان نخبگان ملل را مهمترین شاکله وجود و تداوم ملت ها خواند. نخبگان ملتها همانند پوست سیب عمل می‌کنند و علیرغم حجم بسیار ناچیز پوست در قبال توده وزنی کل سیب، محافظت و شادابی و تداوم حیات سیب به پوست بستگی دارد و نه توده درونی. ملت هایی که اتحاد گفتمانی و کرداری میان نخبگان خود را تامین و تضمین کردند توانسته اند که از گرد و غبار تاریخ عبور کرده و به عنوان یک ملت در صحنه تاریخ حضور داشته باشند و با تشکیل یک هسته درونی، واژه ملت را گسترده تر کرده و به گسترش جغرافیایی نیز رسیده اند و برعکس آن نیز صادق است. نخبگان فاسد، و یا نخبگانی که در میان خود به جای اتحاد، به تشتت آرا رسیده اند راه را برای زوال ملت ها هموار کرده اند...

Qarabagsesi.blogspot.com

@Qarabagsesi