Get Mystery Box with random crypto!

Quantum problems

لوگوی کانال تلگرام qmproblems — Quantum problems Q
لوگوی کانال تلگرام qmproblems — Quantum problems
آدرس کانال: @qmproblems
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.55K
توضیحات از کانال

بررسی مسائل بنیادی علم و رویکردهای مختلف آن.
دیدگاه های شخصی: @AyatMind
سؤالات، نظرات و پیشنهادات: @RealAliAyat

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-08-29 22:05:57 با سپاس فراوان از لطف و همکاری شما عزیزان، تعداد افراد داوطلب به حد کافی رسید.
280 views19:05
باز کردن / نظر دهید
2022-08-28 16:24:45
فراخوان مطالعه و بررسی کتاب

مدتی است که با چند نفر از دوستان مشغول نگارش کتابی در زمینه مفاهیم بنیادی علم هستیم. در این کتاب سعی داریم مفاهیم عمیق علوم مدرن را به بیانی ساده و با رویکرد فلسفی برای دانش آموزان دبیرستانی ارائه نماییم. خوشبختانه نسخه اولیه کتاب آماده شده و قصد داریم برای بررسی نهایی و گرفتن بازخورد، به صورت محدود چند نفر از عزیزان علاقمند و آشنا به زبان انگلیسی آن را مطالعه و بررسی نمایند.

در صورت تمایل میتوانید از طریق آیدی زیر هماهنگ نمایید. همچنین ممنون خواهیم شد اگر دانش آموز یا دانشجوی مستعدی را میشناسید معرفی بفرمایید.

@Saeed_Ansarifard
@QMproblems
585 viewsedited  13:24
باز کردن / نظر دهید
2022-06-24 13:31:40
جلسهٔ اتاق ٣٣٣
نامساوی بل و اثرات فوق نوری

ارائه: وحید جان نثاری

بل در سال ۱۹۶۴ آزمایشی پیشنهاد کرد که با کمک آن بتوان میان مکانیک کوانتومی و نظریه متغیرهای نهان داوری کرد. دو ذره درهم تنیده را از یکدیگر بسیار دور می کنیم. به طوری که مطمئن باشیم تغییر دادن یکی از ذرات روی دیگری اثری نداشته باشد. بل نشان داد که اگر مکانیک کوانتومی صحیح باشد، یک نامساوی مشخص نقض می شود. این در حالی هست که نظریه متغیرهای نهان، نامساوی را نقض نمی کند. جالب این جاست که نقض شدن این نامساوی در آزمایشگاه تایید شده است. البته باید توجه کنیم که اگر شرط ناموضعی بودن را به نظریه متغیرهای نهان اضافه کنیم، در این نظریه نیز نامساوی بل می تواند نقض شود. در نتیجه به نظر می رسد که نقض شدن نامساوی بل، بیش از آن که تاییدی بر مکانیک کوانتومی باشد، ردی بر موضعی بودن جهان است.

www.aparat.com/v/czfMj
@QMproblems
1.1K views10:31
باز کردن / نظر دهید
2022-06-15 15:39:58 مسئلۀ زمان: پاشنۀ آشیل نظریۀ کوانتوم از ابتدای پیدایش نظریۀ کوانتوم، بسیاری از فیزیکدانان بزرگ، نسبت به آن ابراز ناخرسندی کرده اند. شرودینگر و اینشتین از اولین افرادی بودند که سعی داشتند با بیانی شفاف و منطقی، ناقص بودن این نظریه را اثبات کنند. (میتوانید…
316 viewsedited  12:39
باز کردن / نظر دهید
2022-06-14 18:34:57 مسئلۀ زمان: پاشنۀ آشیل نظریۀ کوانتوم

از ابتدای پیدایش نظریۀ کوانتوم، بسیاری از فیزیکدانان بزرگ، نسبت به آن ابراز ناخرسندی کرده اند. شرودینگر و اینشتین از اولین افرادی بودند که سعی داشتند با بیانی شفاف و منطقی، ناقص بودن این نظریه را اثبات کنند. (میتوانید پارادوکس گربۀ شرودینگر و پارادوکس EPR را ببینید). هربار که استدلالی بر علیه کوانتوم کپنهاگی ارائه میشد، بور و هایزنبرگ به نحوی از پاسخ طفره می رفتند و با زیر سوال بردن مفروضات اساسی علم، نظریۀ خود را تبرئه می کردند. موفقیت های تجربی این نظریه جامعۀ علمی را قانع کرده بود که معضلات آن را نادیده بگیرند و به حل مسائل دیگر در چارچوب این نظریه بپردازند. اما در این میان معضل بسیار عمیقی وجود داشت که خود را از چشم تیزبین بسیاری از فیزیکدانان با ذکاوت پنهان کرده بود.

اولین بار پائولی این معضل را با بور مطرح کرد. او که در مقام نظریه پردازی و آزمایش سرآمد بود، به مشکلی عمیق در نظریۀ کوانتوم پی برد. او گفت که ما در آزمایشگاه مکان و زمان برخورد ذرات به آشکار ساز را اندازه میگیریم. نظریۀ کپنهاگی مکان را به عنوان یک مشاهده گر به رسمیت میشناسد و برای آن یک عملگر در نظر میگیرد. اما در مورد زمان هیچ عملگر متناظری ارائه نمیدهد. در این نظریه، زمان صرفا پارامتری است که تحول تابع موج را توصیف میکند؛ ولی کوانتوم کپنهاگی هیچ پیشبینی ای دربارۀ زمان آشکارسازی ندارد. پائولی نشان داد اگر بخواهیم برای زمان یک عملگر تعریف کنیم باید طیف انرژی همواره پیوسته باشد (که میدانیم برای بسیاری از پدیده ها اینطور نیست) و همچنین حد پایینی برای انرژی سیستم نداریم (یعنی انرژی سیستم میتواند به منفی بینهایت میل کند).

بگذارید کمی واضح تر این مسئله را بیان کنم. تابع احتمال مکانی یک ذره به ما میگوید: اگر در یک زمان مشخص مکان ذره را اندازه بگیریم،‌ در هر بازۀ مکانی چه مقدار احتمال دارد که ذره را پیدا کنیم. تصور کنید که ما در تمام نقاط فضا آشکارسازهای خاموشی را قرار داده ایم. در یک لحظه تصمیم میگیریم که همۀ آشکارسازها را روشن کنیم و تابع موج ذره را مجبور به کلپس (یا همان تقلیل)‌نماییم.این با چیزی که در آزمایشگاه اتفاق می افتد کاملا متفاوت است. ما در آزمایشگاه آشکارساز را در مکان مشخصی قرار میدهیم و منتظر میمانیم تا ذره خودش به آشکارساز برسد (و کلپس نماید)، و زمان رسیدن (یا کلپس) را اندازه میگیریم. اینکه چه قدر احتمال دارد که ذره را آشکار کنیم به مکان آشکارسازی و احتمال رسیدن ذره در آن زمان بستگی دارد. حال آنکه تابع احتمال مکانی صرفا یک تابع احتمال شرطی است. یعنی احتمال آشکارسازی ذره در فلان مکان به شرط اینکه کلپس در فلان زمان اتفاق بیافتد. ولی ما نمیدانیم در چه زمانی کلپس اتفاق می افتد!

شاید در نگاه اول مسئلۀ ساده ای به نظر برسد. ما احتمال مکانی ذره را در هر زمانی داریم. در نتیجه بدست آوردن احتمال زمان رسیدن ذره به یک مکان مشخص نباید خیلی سخت باشد. اما حقیقت این است که تابع احتمال شرطی مکان، نمیتواند اطلاعاتی دربارۀ تابع احتمال زمانی سیستم بدهد. این درحالی است که ما در آزمایشگاه همواره درحال اندازه گیری زمان هستیم. شاید برایتان جالب باشد؛ نظریۀ کوانتوم حتی در آزمایش دو شکاف معمولی هم نمیتواند احتمالات را به درستی برای ما پیشبینی کند. ما صرفا، با استفاده از تقریب های بسیار، طرح تداخلی را توجیه میکنیم. این موضوعی است که در کتاب های درسی به آن اشاره ای نمیکنند. اگر احیانا دانشجویی کنجکاو شود و برایش سوال پیش بیاید،‌ اغلب توسط استاد درس به اصطلاح پیچانده میشود. البته اگر خوش شانس باشد و استاد به او القا نکند که «تو کم هوشی و این چه سوال بی ربطی است که میپرسی؟»

این موضوع به وضوح کامل نبودن نظریۀ کوانتوم و عدم توانایی آن در توضیح نتایج آزمایشگاهی را نشان میدهد. موضوعی که امثال اینشتین تلاش میکردند به صورت خیلی پیچیده تری آن را اثبات نمایند. نکتۀ جالب اینجاست که تا سال ۱۹۶۰ توجهی به این موضوع نشد تا اینکه آهارونوف و بوهم سعی کردند برای یک ذرۀ آزاد یک بعدی عملگری برای زمان آشکارسازی تعریف کنند. بعد از آن جریانی راه افتاد تا بتوانند به صورت اصول موضوعه ای تابع احتمال زمانی را استخراج نمایند. با وجود تلاش های بسیار تاکنون راه حل خالی از ایرادی برای این مسئله در چارچوب کوانتوم استاندارد ارائه نشده است و نظریات موجود صرفا برای ذرۀ آزاد در یک بعد تابع احتمال را بدست آورده اند. دیگر نظریات بدیل نیز توافق نظری با یکدیگر ندارند. اما در کوانتوم بوهمی،‌ راحت تر میتوان به این مسئله پرداخت. چرا که در این نظریه ذرات مسیرهای مشخصی دارند که محاسبۀ زمان رسیدن آنها کار چندان دشواری نیست.

تصویر زیر مسیر ذرات، طرح تداخل زمانی و متوسط زمان رسیدن آنها در آزمایش دوشکاف است که در نظریۀ کوانتوم بوهمی شبیه سازی شده است

@QMproblems
286 viewsedited  15:34
باز کردن / نظر دهید
2022-05-29 04:59:47
جلسهٔ اتاق ٣٣٣
مناظره اینشتین و بور در کنفرانس سلوی

ارائه: وحید جان نثاری

اینشتین از همان ابتدا با تفسیر کپنهاگی مکانیک کوانتومی مشکل داشت. بیشترین نمود این مشکل در مناظراتی هست که بین اینشتین و بور در کنفرانس سلوی شکل گرفته است. اینشتین، با کمک آزمایش‌های ذهنی، تلاش می‌کند نشان دهد که مکانیک کوانتومی کامل نیست. بور هم در مقابل تلاش می‌کرد تا پاسخی برای ایرادات اینشتین پیدا کند. ایرادات اینشتین در نهایت مسیرهای جدیدی را پیش روی دانشمندان گشود.

www.aparat.com/v/zhMBD
@QMproblems
292 viewsedited  01:59
باز کردن / نظر دهید
2022-02-18 14:29:15
جلسهٔ اتاق ٣٣٣
پارادوکس EPR

ارائه: علی آیت اله رفسنجانی

پارادوکس EPR در سال ۱۹۳۵ توسط اینشتین، پودولسکی و روزن طرح شد. EPR نشان می دهد که اگر موضعیت و رئالیسم باشد، آن‌گاه مکانیک کوانتومی نمی‌تواند کامل باشد. این یعنی یا در جهان ناموضعیت وجود دارد، یا جهان ایده‌آلیستی است و یا مکانیک کوانتومی کامل نیست.
اگر گزاره اول یا سوم صحیح باشد، باید فیزیک را از نو بازنویسی کنیم. گزاره دوم نیز مطلوب خیلی از بزرگان علم نیست. موضوعی که نزدیک به صد سال ذهن دانشمندان را درگیر خود کرده است.
مقاله اصلی اینشتین را می‌توانید اینجا پیدا کنید:
http://www.drchinese.com/David/EPR.pdf

www.aparat.com/v/Q02wh
@QMproblems
859 viewsedited  11:29
باز کردن / نظر دهید
2021-11-26 15:34:52 تحجر فکری در لباس آزاد اندیشی (قسمت اول) حدوداً هفت سال پیش، که سال آخر کارشناسی بودم، با یکی از اساتید بنام دانشکده درس ترمودینامیک داشتم. استاد تأکید زیادی بر روی استفاده از کتاب زبان اصلی بجای نسخه های ترجمه شده به فارسی داشت. استدلالش این بود که در…
2.6K viewsedited  12:34
باز کردن / نظر دهید
2021-11-22 17:14:39
جلسهٔ اتاق ٣٣٣
آیا جهان واقعی است؟ رئالیسم در برابر ایده آلیسم

ارائه: محمد انصاری فرد




@QMproblems
1.5K views14:14
باز کردن / نظر دهید
2021-11-19 13:08:35 تحجر فکری در لباس آزاد اندیشی (قسمت اول)

حدوداً هفت سال پیش، که سال آخر کارشناسی بودم، با یکی از اساتید بنام دانشکده درس ترمودینامیک داشتم. استاد تأکید زیادی بر روی استفاده از کتاب زبان اصلی بجای نسخه های ترجمه شده به فارسی داشت. استدلالش این بود که در فرآیند ترجمه مفاهیم به صورت کامل منتقل نمی شوند و شما همواره درس را ناقص یاد خواهید گرفت. این استدلال برای من که اندک مطالعه ای در زمینۀ زبانشناسی داشتم دلپذیر و مورد قبول بود. اما یک روز اتفاق جالبی افتاد که نقطۀ عطفی در شناخت بیشتر من از این استاد شد.

یک روز استاد به دانشجویان کلاس ایمیل زد که نمی توانم فردا در کلاس باشم و کلاس برگزار نمیشود. اما متن ایمیل به انگلیسی بود! این موضوع خیلی برایم عجیب بود. به هر حال هم استاد و هم ما فارسی زبان بودیم و کلاس هم در کشور فارسی زبان برگزار میشد. اینجا دیگر بحث ترجمه و اینها مطرح نبود و یا مسئلۀ علمی نبود که استاد بخواهد به زبان علمی بنویسد! علیرغم حس رودربایستی که همیشه بین استاد و دانشجو وجود دارد، جسارت به خرج دادم و ایمیلی به ایشان زدم و این مسئله را تذکر دادم. ایشان نیز پاسخ دادند که در آخر جلسه بعد بمان تا صحبت کنیم.

جلسه بعدی رسید و ما سر کلاس نشسته بودیم که استاد وارد شد و ما به احترام ایستادیم. ایشان نگاهی به من انداخت و گفت من اصلا فلسفه و این چیزها رو قبول ندارم! علامت تعجب بود که از سرم فوران میکرد!!! بحث ایمیل انگلیسی چه ربطی به فلسفه داشت؟ به خود گفتم صبر میکنم تا آخر کلاس ببینم منظور استاد چه بود. کلاس تمام شد و من ماندم و یکی دیگر از رفقا. خلاصه بگویم که صحبت از هر چیزی شد جز موضوعی که من برایش ایمیل زده بودم. گویی استاد چیزی در دلش مانده بود و فقط میخواست آن را بیرون بریزد.

ایشان میگفت من فلسفه را قبول ندارم. پرسیدیم چرا؟ اینگونه استدلال کرد: "یک-من چند کتاب فلسفی خواندم. دو-متوجه نشدم. سه-من آدم باهوشی هستم. در نتیجه فلسفه بدرد نمیخورد!" واقعا برایم عجیب بود که استادی در این سطح اینگونه استدلال می کند، حال آنکه برجسته ترین فیزیکدانان صریحاً اعلام نموده اند که تا چه حد اصول فلسفی و متافیزیکی در پیشبرد علم ضروری است. کار به اینجا ختم نشد. ایشان شروع کرد به انکار دین و خدا و در نهایت هم منطق. دود بود که از کلۀ ما بلند می شد. یک دانشجوی کارشناسی چه توانی دارد که یک استاد تمام فیزیک، اینگونه ضروری ترین عقایدش را مورد حمله قرار دهد؟

هفته ها ذهنم مشغول بود و مدام به حرف های ایشان فکر می کردم. یا من یک عمر در اشتباه بودم و یا آن استاد تمام. متاسفانه هم، همیشه این پندار در ناخودآگاهمان هست که کسی که مدرک و جایگاه علمی بالاتری دارد حرفش در تمام موارد درست است. حال آنکه در طول تاریخ بارها این موضوع تکرار شده است که دانشمندان بزرگ اشتباهات فاحشی در مورد زمینه های غیر از تخصص شان کرده اند. اما بهرحال تغییر باور زمان و انرژی زیادی میبرد. خدا را شکر میکنم که بعد از این ماجرا با اساتید برجسته و بزرگ خارجی و داخلی نظیر جناب دکتر گلشنی برخورد داشتم و بسیاری از حقایق و باورهای عمیق، دربارۀ رابطۀ علم و دین و فلسفه را از ایشان آموختم. اما همیشه این سوال در ذهنم هست که چگونه یک فیزیکدانی که هر روز از قواعد عقلی برای حل مسائل استفاده میکند به این راحتی میتواند این قواعد و نتایج آن ها را انکار کند؟

این موضوع، پارادوکس بزرگی بود که در ذهنم حل نمیشد تا اینکه چند وقت پیش متوجه شدم این استاد کتابی را ترجمه نموده و یک فصلی از آن را که مربوط به رابطۀ علم و دین بوده، حذف کرده است...

ادامه دارد...

@QMproblems
3.7K viewsedited  10:08
باز کردن / نظر دهید