Get Mystery Box with random crypto!

عجایب اسم و صفت در تورکی اسم در تورکی به ندرت می‌توان اس | قوجا تبریز Qoca Tabriz

عجایب اسم و صفت در تورکی

اسم در تورکی

به ندرت می‌توان اسمی در تورکی یافت که بدون ریشه باشد و به تک هجا مختوم نشود. اگر اسم در فارسی مانند «پنجره، زمین، کمد، دماغ، کمر، پتو و ...» چند سیلابی و بی‌ریشه است در تورکی یا مثل «بئل، یئر، گون» تک ریشه‌اند و یا مثل «یاغیش، الک، داماق، بورون» دارای ریشه تک هجایی و معنادار هستند. درصد بسیار اندکی از لغات تورکی دو هجایی‌اند که هنوز ریشه معنی دارشان اثبات نشده است. مثلا آیا «بولود» از ریشه «بوُل» (یافتن) است یا «بول» (برکت و وفور)؟ هنوز نمی‌دانیم.

اسم چند هجایی در تورکی دارای یک ریشه معنادار و متناسب و یک پسوند مشخص و تعریف شده است. پسوندها در تورکی بسیار گسترده و قانونمند هستند و هر یک وظیفه خاصی دارند.

مثلا پسوند «چین» پسوندی پرنده‌ساز است مانند: گؤیرچین، بالایقچین، لاچین، زیغیرچین ، بیلدیرچین.
یا پسوند «لان» وحوش‌ساز است مانند: ایلان ، قاپلان ، جئیلان (جئیران)، آسلان.
یا پسوند «ار» فاعل‌ساز است مانند: آچار، یانار، دونار، گۆلر
یا پسوند شغلی «چی و جی» مانند: قیزیلچی، آلیجی، گۆمۆشچۆ
یا پسوند همراهی «داش» مانند: قارداش، آدداش، یولداش، آرخاداش
یا پسوند شباهت و مبالغه «مان» مانند: قهرمان، آیمان، تورکمن، قره‌چمن

تمامی پسوندهای تورکی هر یک وظیفه خاص دارند و محدودند به اینکه یا به اسم بچسبند (مانند قیزیلچی) یا به فعل (مانند آچار).

طبق همین قانونمندی پسوندها و داشتن ریشه تک هجایی است که لغات تورکی در زبان‌های دیگر استخراج می‌شوند و ممکن نیست لغت تورکی بی‌صاحب باشد یا زبانی دیگر آنرا به تملک خود درآورد حتی اگر مانند «مأوا» یا «قلعه» به عربی رفته باشد.

صفت در تورکی

و اما در مورد صفت در تورکی، صفت نیز مانند اسم بصورت ذاتی و تک هجایی صفت هستند مانند یاش، آغ، پیس...
و یا چند هجایی بوده ولی طبق پسوندهای خاص از روی فعل یا اسم ساخته شده‌اند مانند: گؤزل، قیسسا، یاشیل، دورغون، دوزلو...

رده بندی صفات در تورکی بسیار متنوع و دارای طیف گسترده است که قابل ترجمه به فارسی نیستند. اگر در فارسی یا عربی و انگلیسی سه سطح صفتی «عادی ـ برتر ـ برترین» داریم در تورکی بدین ترتیب می‌باشد:

صفت عادی: ذاتا صفت هستند و مقایسه‌ای نمی‌کنیم. مانند: یاخشی، پیس، گؤزل، گۆده

صفت برتر یا قیاسی: با پسوند «راق» و یا «لی» صفتی را بین دو چیز قیاس می‌کنیم. مانند: یاخشیراق‌، گۆده‌رک، اوجاراق، چوخلو، خئیلی، آزلی

صفت تفضیلی یا برترین: با پیشوند «ان» و یا «لاپ» برترین چیز را انتخاب می‌کنیم. مانند: لاپ گؤزل، ان گؤزل، لاپ آغیر، ان آغیر

صفت مطلق: این صفت در فارسی وجود ندارد. نیاز به این صفت زمانی است که در یک جمع کوتاه قد به فرد ۱۵۰ سانتی بگوییم: بلندترین! یا در میان گل‌های بد یکی را زیباترین بنامیم! یا در یک جمع تنبل، دانش آموز نمره ۱۳ را بالاترین و زرنگترین بنامیم!
در تورکی این مشکل با آوردن صفت مطلق و بدون قیاس حل می‌شود طوری که به ابتدای هجای نخست آن صفت یکی از حروف «م» یا «پ» را بیآوریم (البته اختیاری نیست و قاعده دارد) و آن‌را در ابتدای صفت بگنجانیم. مثلا برای صفات «قارا، یاشیل، سرین، بوش، زیرک» می‌گوییم: قاپ قارا (سیاه مطلق)، یام یاشیل (سبز مطلق)، سپ سرین (خنکی مطلق)، بوم بوش (خالی مطلق)، زیپ زیرک (زرنگ واقعی).

صفت خفیف: در تورکی برای درجات کمرنگ و ناچیز از یک صفت، پسوندهای متعددی وجود دارد که قلّت و خفّت آن صفت را نشان دهند. مانند:

پسوند ایمتیل: قارامتیل (کمی سیاهی)، ساریمتیل (متمایل به زردی)
پسوند شین: قاراشین (گندمی)، آغشین (متمایل به سفیدی)
پسوند سوو: دلی سوو (متمایل به دیوانگی)، اوزون سوو (متمایل به قد بلند)
پسوند جا: گؤیجه (متمایل به سبز، گوجه) ، آغجا (متمایل به سفیدی، سکه نقره‌ای)

نوشته: محمدصادق نائبی

@qocatabriz