Get Mystery Box with random crypto!

راهیان نور

لوگوی کانال تلگرام rahian_nur — راهیان نور ر
لوگوی کانال تلگرام rahian_nur — راهیان نور
آدرس کانال: @rahian_nur
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.14K
توضیحات از کانال

خدایا ای خالقِ عشقِ خالصِ شهید
یاری مان کن در سختی هایِ راهِ وِصالت
.
.
اداره کانال مردمی ست
.
ارتباط با خادمین کانال⬇️
@khodayashokr2
.
و
.
https://telegram.me/dar2delbot?start=send_r19oZRx

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-05-23 16:06:30
163 views13:06
باز کردن / نظر دهید
2022-05-16 19:17:19 تو میروی به سلامت
سلام ما برسانی
استاد اخلاق عزیز آیت الله فاطمی نیا
.
روحت شاد
@rahian_nur
110 viewsedited  16:17
باز کردن / نظر دهید
2022-05-09 12:07:41
شرکت کننده شماره 8
.
نام شهید :شهید بابک نوری
.
سلام
شهید بابک نوری هریس

یه شب از طریق فضای مجازی عکس یه شهیدی رو دیدم که اولین چیزی که تو عکس توجهمو جلب لبخند قشنگش بود و بعد چشم هایی که حالت گرم و صمیمی داشت انگار داشت از داخل عکس باهات حرف میزد باهات صحبت میکرد پایین عکس هم نوشته شده بود شهید بابک نوری شهیدی که به جای آلمان سر از سوریه درآورد
بعد از اون یه فیلم دیدم که شهید کاید خورده فیلمبرداری میکردن و شهید نوری هم در اون فیلم حضور داشتن و از حرف هایی که پشت سر شهدا میگن گله داشتن
از طریق فضای مجازی با شهید نوری آشنا شدم و حضورشون توی زندگیم حقیقی شد و باعث شد زندگیم روح جدیدی پیدا کنه بعد حضورشون تو زندگیم حس خوبی دارم و این حس خوب رو برای همتون آرزومندم
@rahian_nur

جهت ارسال خاطره آشنایی با شهدا
به ایدی زیر پیام دهید
@rahianeshgh313
362 viewsedited  09:07
باز کردن / نظر دهید
2022-05-09 02:06:38
شرکت کننده شماره 7
.
نام شهید:شهید احمدعلی نیری

سلام

راهنمایی که بودم یه بار یه دونه از این شناسنامه های شهدایی دست به دست بهم رسید که من با شهدا عهد میبندم که...
تهش یه خاطره از شهید احمدعلی نیری نوشته بود (ماجرای شهید لب رودخونه) که خیلی جذبم کرد و برام جالب شد که ببینم ماجرای این شهید بزرگوار چیه ولی خب دستم به جایی بند نبود و نمیدونستم از کجا باید این شهیدو بشناسم
کارم با سرچ هم راه نیفتاد و راه جایی نرسید
تو ذهنم شهیدو خطاب کردم و گفتم "خودت، خودتو بهم معرفی کن" و خوابیدم.
دو روز بعد از اون یکی از معلم های مدرسه یه کتاب بهم هدیه داد به اسم عارفانه
زیر اسم کتاب نوشته بود:
سرگذشت شهید احمدعلی نیری....
@rahian_nur

جهت ارسال خاطره آشنایی با شهدا
به ایدی زیر پیام دهید
@rahianeshgh313
327 views23:06
باز کردن / نظر دهید
2022-05-09 02:03:47
شرکت کننده شماره 6


شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی
هیچ وقت پیش نیومده بود که کتاب های مربوط به زندگینامه شهدا بخونم، نمیدونم چی شد که کتاب قصه دلبری رو خریدم و خوندم.
این کتاب زندگی این شهید از زبان همسرشون هستش.
شهید محمدخانی خیلی روی من تاثیر گذاشت . با خوندن این کتاب خیلی تغییر کردم هم افکارم در مورد خیلی از مسائل تغییر کرد و هم باعث شد منی که بد حجاب بودم ، باحجاب بشم!
همیشه خدارو شکر میکنم که با این شهید آشنا شدم.

.
@rahian_nur

جهت ارسال خاطره آشنایی با شهدا
به ایدی زیر پیام دهید
@rahianeshgh313
262 viewsedited  23:03
باز کردن / نظر دهید
2022-05-09 02:01:56
شرکت کننده شماره 5
.
.
نام شهید: شهید سید میلاد مصطفوی ( سید خندان)



سلام ..
سال ۱۴۰۰بود تصمیم گرفتم نمازمو بخونم و شروع کردم به خوندن...ب توصیه دوستم‌چند تا کتاب واسم‌فرستاد که اسم یکی از کتابا {مهمان شام}بود این شهید عزیزشهید سید میلاد مصطفوی یا معروف ب سید خندان در شهر همدان ب خاک سپرده شده اند...و من با ایشون آشنا بودم ولی سمتشون نرفتم...کتابو که خوندم تموم شد برای نحوه ی شهادتش خیلی گریه کردم...نمازمو ک میخوندم نمیتونستم واسه نماز صبح بیدار بشم...چند دقیقه قبل از خواب سید میلاد ب خوابم اومدن ک گفتن وقت نمازه کسی واسه نماز جا نمونه ..و همین جمله کافی بود بیدار شدم انقد گریه کردم و از طرفی خیلی شاد بودم...و این شد که دیگه بعد از اون دیگه نماز صبح بیدار شدم...البته ناگفته نماند بعدداز این قضیه من دوستای شهدایی زیادی پیدا کردم از جمله شهید ابراهیم همت شهید ابراهیم هادی وشهید نوید صفری و شهید بابک نوری و خیلی شهدایی دیگه خداروشکر میکنم ک این عزیزان منو انتخاب کردن
.
.
.
@rahian_nur

جهت ارسال خاطره آشنایی با شهدا
به ایدی زیر پیام دهید
@rahianeshgh313
252 viewsedited  23:01
باز کردن / نظر دهید
2022-05-08 22:56:15
شرکت کننده شماره چهار
.


نام شهید :شهید روح الله قربانی
من اصلا اهل اینکه کتاب درباره شهدا بخونم نبودم..
پدرم سخت گیر بود و اجازه نمیداد رمانای خارجی بخونم
یه سری میخواستم کتاب بخرم
دوتا رمان خارجی برداشتم و کتاب دلتنگ نباش که درباره شهید قربانی هست
که یه جورایی خودشیرینی کنم و بگم از این کتاباهم میخونم !
بعد از خرید ،اولین کتابی که خوندم همین کتاب بود
این کتاب انقدر منو عوض کرد که دیگه سمت هیچ کتابی بجز کتابای زندگی شهدا و ائمه نرفتم :))
و از اون روز بود که با شهدا رفیق شدم

.
@rahian_nur

جهت ارسال خاطره آشنایی با شهدا
به ایدی زیر پیام دهید
@rahianeshgh313
280 viewsedited  19:56
باز کردن / نظر دهید
2022-05-08 19:37:48
شرکت کننده شماره 3
.
نام شهید: شهید محمد ابراهیم همت
.
اولین بار راهیان نور سال ۸۸ که رفتم متحول شدم عکس شیشیه اتوبوس منو جذب کرد

بعد متوجه شدم شهید همت بوده عاشق شهدا شدم

خوابی دیدم و بعدش اصلا نمی دانستم مزار این شهید کجاست سفر بودیم از شهرضا اصفهان رد شدیم یهو امام زاده ایستادیم رفتیم زیارت در برگشت متوجه مزار شهید شدم اون از دکه فروش محصولات فرهنگی فهمیدم
بعد همون چهره ای که در خواب دیدم همون چهره شهید بود

رفتم بعد راهیان نور عکس شهدا بگیرم داشته باشم تنها عکسی که شهر کتاب شهر ما داشت شهید همت بود

و خیلی موارد دیگه برام اون سالها اتفاق افتاد که کمی فراموش شده یاد آوری نکردم


@rahian_nur

جهت ارسال خاطره آشنایی با شهدا
به ایدی زیر پیام دهید
@rahianeshgh313
317 viewsedited  16:37
باز کردن / نظر دهید
2022-05-08 19:35:04 شرکت کننده شماره 2
.
نام شهید : شهید ابراهیم هادی

چند وقتی بود که از اربعین ۹۸ می گذشت و من عاشق حسین. ع. شده بودم .
تا حالا هیچ کتابی جز کتاب های درسی ام نخوانده بودم .
کتابی از سوی نزدیکانم به من امانت داده شد و سفارش کردند حتما آن را بخوانم.
روی جلد نوشته شده بود سلام بر ابراهیم
بعد از خواندن آن کتاب' ابراهیم شد رفیق شهیدم.
جلد اول و دوم آن کتاب را برای خودم خریدم و روی میز اتاقم گذاشتم تا همیشه صورت نورانی اش مقابل چشم هایم بدرخشد.
و اسفند ۱۴۰۰ "فرمانده کانال کمیل" این بنده ی حقیر را به مَقَرشان دعوت کرد و من و دوستانم در دل کانال کمیل ˝ در آغوش چند صد پیکَرِ با خاک عجین شده سنگ های دلمان را وا کندیم
در حالی که شرایط رفتن به راهیان نور دانشجویی برایم فراهم نبود و دانشجوی بومی آن منطقه نبودم ، تمام سختی های راه برای رفتن به دانشگاه و رسیدن به محل اعزام به طرز عجیب و غیرممکنی انگارا از قبل ساماندهی شده برایم آسان شد گویا آسمانیانِ روی زمین مرا به آنجا رساندند . من برای اولین بار تنهایی رفتم یک استان و شهر دیگری که هیچ شناختی به آن نداشتم ؛ من به رفیق شهیدم رسیدم و تمام لحظاتمان سرشار شد از لطف و محبت خاص شهدا و اهل بیت.
و اینگونه شد که بیش از پیش مدیونشان بمانم.

@rahian_nur

جهت ارسال خاطره آشنایی با شهدا
به ایدی زیر پیام دهید
@rahianeshgh313
283 views16:35
باز کردن / نظر دهید
2022-05-08 19:33:46
276 views16:33
باز کردن / نظر دهید