داستانی در کسب رزق حلال... هنگامی که ابراهیم بن ادهم رحمه ا | محمد رسول الله (ﷺ)
داستانی در کسب رزق حلال...
هنگامی که ابراهیم بن ادهم رحمه الله توبه کرد و پادشاهی و خوشگذرانی را رها کرد در این فکر افتاد که در خراسان نمیتواند رزق حلال پیدا کند پس روانه عراق شد و تمام شهر و اطراف آن را گشت و به جستجوی رزق حلال مشغول شد اما نتیجهای نگرفت پس از آنجا روانه طرطوس شد و در آنجا به نگهبانی باغی استخدام شد و با حقوق ماهیانه ده درهم شروع به کار کرد. در یکی از روزها صاحب باغ به همراه دو مرد وارد باغ شد و به شیخ ابراهیم ادهم رحمه الله گفت: ای ابراهیم انار شیرین برایمان بیاور! شیخ ابراهیم رفت و از انارهای درشت با دانه های بزرگ برای آنها آورد. آنها انارها را شکستند و چشیدند ناگهان متوجه شدند که آنها ترش هستند به ابراهیم گفتند: ما از تو انار شیرین خواستیم! ابراهیم دوباره رفت و اناری که از قبلی بزرگتر و خوش رنگ و تر و تازه بود. برای آنها آورد. این انار هم مانند قبلی ترش بی مزه بود. آنها با اعتراض از او پرسیدند: چرا برایمان انار شیرین نمی آوری؟ شیخ ابراهیم ادهم رحمه الله جواب داد: من بزرگترین آنها را با دانههای درشت، و خوش رنگ ترین انارها را برای شما آوردم در حالی که از داخل آن خداوند باخبر است که شیرین است یا ترش، و علم آن نزد من نیست. به او گفتند: مگر تو از انار شیرین این باغ تا به حال نخوردهای با وجود اینکه مدت زیادی است که در این باغ هستی؟
شیخ ابراهیم ادهم رحمه الله جواب داد: شما مرا امر کردی تا از باغ حفاظت و نگهبانی کنم نه اینکه از میوههای آن بچشم. و من این اجازه را نداشتم، پس آنان تعجب کردند و گفتند: ای برادر ما با تو مناقشه نمیکنیم و از حرفهایمان منظوری نداریم. پس از ما دلخور مباش. اما ابراهیم از صاحب باغ اجازه خروج از آنجا را خواست و کلید باغ را به او تحویل داد. صاحب باغ گفت: مزد تو را اضافه می کنم. پس کلید را بردار و از باغ محافظت کن او پافشاری کرد اما شیخ ابراهیم نپذیرفت و فرمود : قبل از این مرا به خاطر کارم حقوق می دادی اما الآن بخاطر اینکه فکر می کنی من زاهد و پرهیزگارم، حقوقم را بالا می بری.
شیخ ابراهیم رحمه الله کلید را رها کرد و از آنجا خارج شد. بعد از آن ماجرا در شام شفیق بلخی رحمه الله را دید شفیق به او سلام کرد و فرمود: ای ابراهیم حالت چطور است؟ فرمود: ای برادر بخاطر کسب رزق حلال از شهری به شهری، و از دیاری به دیاری دیگر میروم لیکن این دولت از راه کثرت طاعات و عبادات حاصل نمیشود. مگر به وسیله رزق حلال و پاکیزه دست یافتنی است.