2018-06-27 12:51:32
در این اوضاعواحوال گرانی و قیمت دلار...
خیلی دوست دارم که این مقاله را با این شعر مولانا شروع کنم:
ای نسخه نامه الهی که توئی.
وی آینه جمال شاهی که توئی.
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست.
از خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
با وجود تغییرات خوبی که در نتیجه داشتن آگاهیهای الهی (آگاهی از قانون جذب) نصیبمان شده، اما وقتی اخبار گرانی و بالا رفتن قیمت دلار را میشنویم و در این زمینه با خودمان فکر میکنیم...
فکر میکنیم حالا که دلار گران شد، دیگر درآمدمان کفاف هزینههای زندگیمان را نخواهد کرد و افکار مشابهی که به ذهنمان میآید، همه و همه باعث میشوند حالمان بد شود، احساس ناراحتی کنیم، احساس کنیم در رنج هستیم، هزینههای زندگی، کمبود درآمد و ... که همگی حاصل گرانیهاست، تمامی ایمان و نتایج خوب قبلی را هم از ذهنمان میشوید و پاک میکند!! چرا؟!
چون طبیعت ذهن همین است، همچنان که طبیعت گرگ درندگی است، طبیعت و مُدل آفرینش ذهن هم همین است که یکسره کمبودها و مشکلات را نمایش دهد تا خدایناکرده انسان با مشکل روبرو نشود و نیز دراینبین تمامی خوبیها، خوشیها و نکات مثبت را از یاد شما ببرد...
در جلسه اول دوره فوقالعاده #بازگشایی_روح_من به این نکته اشارهکردهام که اگر بر چیزی تمرکز کنید آن را جذب میکنید و باور میکنید که واقعیت همان است، یعنی اگر مدتها مطالعه کنید در خصوص موضوع طلاق، از فردا آن روز اغلب افرادی که میبینید افرادی هستند که طلاق گرفتهاند و این مشاهدات به شما کمک میکند که این باور که طلاق زیاد است را تقویت کنید
یعنی باورها ابتدا با یک توجه کوچک که آگاهانه هم نیست شروع میشوند و بعد کمکم این باور تازه شکلگرفته با توجههای کوچک شما، شما را وارد فرکانس آن موضوع میکند و چون وارد آن فرکانس خاص شدهاید آن شرایط و موقعیتها را میبینید که همین مشاهدات باعث اثبات هر چه بیشتر آن باور کوچک میشود؛
یعنی شاید یکبار بهصورت ناخودآگاه در تاکسی، مترو، یا از یکی از دوستانتان شنیده باشید قیمت دلار سر به فلک کشیده... حالا کافی است دراینباره با همسرتان، دوستتان یا همکارتان صحبت کنید یا با خودتان فکر کنید... این توجههای بعدی شما (صحبت کردن، شنیدن و فکر کردن) باعث میشوند وارد فرکانس جدیدی شوید که هر چه بیشتر با نمونههایی از مشکلاتِ بالا رفتن قیمت دلار مواجه شوید و همین نمونهها سبب میشوند هر چه بیشتر باور کنید که اوضاع اقتصادی و مالی جامعه خراب است...
بنابراین از این به بعد خیلی زیاد حواستان به کانون تمرکز و توجهتان باشد، حواستان باشد که با توجههای بیجا به گرانی، قیمت دلار، اعتصابات، اخبار و... خودتان باعث نشوید هر آنچه نتایج خوب داشتید و آگاهی ناب کسب کردهاید بر باد برود...
یادتان باشد، ما با کنترل کانون توجه مان میتوانیم باورهایمان را کنترل کنیم
یادتان باشد، همه آنچه الآن در زندگیتان در حال تجربه کردنش هستید، حاصل باورهای شماست...
آیا گرانی است، آیا ترافیک هست، آیا خیانت هست؟
بله، خیلی از افراد معتقد هستند که وضعیت اقتصادی جامعه فوقالعاده خرابشده و گزارشات مؤسسات مختلف بینالمللی هم این موضوع را بهوضوح نشان میدهد...
خیلی از افراد معتقد هستند خیانت و طلاق زیاد شده و آمار بالای طلاق کاملاً نشاندهنده این موضوع هست...
اما نکته پُر اهمیت این است که در میان همین گزارشات و آمارها و در همین جامعه افرادی هم هستند که هیچوقت با مشکلات مالی یا خیانت یا طلاق مواجه نشدند!!
پس شما میتوانید هزاران دلیل برای درستی مشکلات ناشی از قیمت دلار یا طلاقهای زیاد بیاورید اما نکته این است که چون شما به این موضوعات باور دارید، این خرابی اقتصادی و روابط عاطفی ناخوشایند را میبینید!!
بنابراین اگر حواستان به کانون توجه تان نباشد (توجه باید همواره بر خواستهها باشد) و اگر بپذیرید شرایط بیرون از شما در اختیار شما نیست، همان شرایط ناخوشایند به واقعیت زندگی شما بدل میشود و همان شرایط را تجربه خواهید کرد...
واقعیت زندگی ما آن چیزی است که در مورد خودمان باور میکنیم؛ انیشتین تا چند سال بعدازاینکه نظریه نسبیت را ارائه کرد مسخره میشد، ولی خودش در مورد خودش این حرف را باور نکرد؛
دوست من واقعیت زندگی خودت آن چیزی است که خودت در مورد خودت باور میکنی... اگر چیزی را باور کنید آن چیز میشود واقعیت زندگیتان؛ پس ما از این به بعد واقعیت زندگیمان را فقط با چیزهایی میسازیم که ما را توانمندتر و قویتر میکند، اگر قیمت بالای دلار و احساسات بدی که در پی این افکار دارید، شما را قویتر نمیکند، پس این افکار به ما ارتباطی ندارد و ما به آن موضوعات توجه نمیکنیم...
954 viewsسید رضا طیرانی, 09:51