. در جــــامِ دلم شور و شرر ریخته با هم #نــور و #طرب و #عشق، برانگیخته با هم نازم به خدایی ڪه در این صبــ ــح دل انگیز لطفِ سحر و عطرِ گل آمیخته با هم ...!
. شبها هم داستانِ خودشون رو دارن! پر از حرفن،یه دنیا حڪایت و دلتنگی... اگه ڪلِ روز طاقت بیاری،غمت نباشه،بگذری و بخندی ؛ و باز آخرای شب بشه و باز،همون قدر آروم و بی خیال بمونی،همونقدر بخندی؛ تازه اونجاست که میشه گفت بلد بودی چطور زندگی ڪنی و با همه چیز ڪنار بیای! تازه همون موقع ست ڪه میشه گفت ڪلِ روز و هفته ات رو ساختی! شاید این خاصیتِ سڪوت باشه ؛ سڪوتی ڪه با شب معنا میگیره و صداهای نشنیده ی ذهنت،نگاهت،افڪارت و همه ی اطرافت رو چندین درجه بلندتر میڪنه!!