همواره در جانم بودی، در لبانم، در چشمانم، در ذهنم، رنج و اشتیا | Really black
همواره در جانم بودی، در لبانم، در چشمانم، در ذهنم، رنج و اشتیاقم بودی، و آن چیز شگفتی که انسان به یاد میآورد تا زندگی کند و بازگردد. قدرت عجیبی در رویا پردازی و تصورت دارم که تاکنون همانندش را نیافتهام، هنگامی که منظرهای ببینم یا واژهای را بشنوم و با خودم از آن حرف بزنم جواب تو را در گوشم میشنوم، گویی کنار من ایستادهای و دستت در دست من است... از سری نامههای #غسان_کنفاني به غادة السمان @really_black