داستان دو دِرهَم روزی حلال! روزى اميرمؤمنان (علیه السلام) | نهضت مردمی ممانعت از جنگ باخدا
داستان دو دِرهَم روزی حلال!
روزى اميرمؤمنان (علیه السلام) با چند نفر از يارانشان در كنار مسجدى براى خواندن نماز توقف نمودند، به مردى كه در آنجا ايستاده بود فرمودند: مرکب مرا نگهدار تا نماز بخوانم.
هنگامى كه آن حضرت وارد مسجد شدند، آن مرد افسار اسب را به سرقت برد و فروخت! امام علی (علیه السلام) پس از اتمام نماز از مسجد بيرون آمدند در حالى كه دو درهم در دست داشتند تا به عنوان مزد به آن مرد بدهند ولى مشاهده كردند که مرکب رها شده و افسارش به سرقت رفته!
حضرت دو درهم را به يكى از خادمان‌شان دادند تا براى مركب افسارى بخرد، خادم وارد بازار شد و با همان افسار به سرقت رفته مواجه گشت كه دزد آن را به دو درهم فروخته بود، دو درهم را به مغازه‌دار داد و افسار را گرفت و نزد حضرت علی (علیه السلام) آورد،
وقتى نگاه امام علی (علیه السلام) به افسار مرکب افتاد فرمودند: اين مرد شتاب كرد و خود را از روزى حلالى كه از دست من برايش مقرر شده بود محروم نمود و آن را تبديل به حرام كرد!
