ظهر از باشگاه رسیدم خونه. ولو شدم رو مبل. داداش کوچیکم برام یه | تفریح و سرگرمی
ظهر از باشگاه رسیدم خونه. ولو شدم رو مبل. داداش کوچیکم برام یه لیوان آب سرد آورد. گفتم: به به. تو که از این کارا بلد نبودی.عجیبه. برگشته میگه: معلم دینیمون امروز گفت هرکس یه سگ تشنه رو هم سیراب کنه میره بهشت.