دکتر نریمان محمدی، جامعهشناس جوان و پژوهشگر توانمند کشورمان، نقد تندوتیزی برای من فرستاده است که سرشار از واقعیتهایی است که من و همه روشنفکران و کنشگران نسلهای پیشین باید به طور جدی به آنها توجه کنیم. از ایشان بسیار سپاسگزارم. من این متن را سهچهار بار خواندم و هر بار بیشتر با آن همدلی پیدا کردم. او نه فقط من بلکه همه روشنفکران نسل من و پیش از من را مخاطب قرار داده است. در انتهای یادداشتش جملهای تکان دهنده خطاب به من و روشنفکران هم نسل من نوشته است: «شما هر چه میدانستید گفتهاید و تمام شدهاید. اکنون اجازه بدهید که نسل نوین میدانداری خودش را به سرانجام برساند».
من وقتی این جمله را خواندم با خود گفتم مگرنه اینکه این همان حرفی است که اکنون اکثریت مردم ایران و از جمله روشنفکران دارند به رهبران سیاسی کشور می زنند؟ پس چرا ما نباید خودمان عامل به توصیه خودمان باشیم؟ چرا نباید در تمام حوزههای علم و سیاست و فرهنگ و اقتصاد و جامعه، نسل پیشین فضا را برای ورود و نقشآفرینی نسل جوان باز کند؟ نسلهای پیشین مهمترین وظیفهشان انتقال دانش و تجربهشان به نسلهای بعد است نه این که همچنان از ترس خطا کردن نسل نو، میدانداری را رها نکنند و مانع تجربه و نقشآفرینی آنان شوند. بلوغ نسل نو در ورود به میدان رخ میدهد و بلوغ نسل پیشین در توانایی رها کردن میدانداری. توصیه میکنم این یادداشت دکتر نریمان محمدی را بخوانید و برای هر روشنفکر و کنشگران دانشگاهی هم نسل من و پیش از من که میشناسید بفرستید. از دکتر نریمان محمدی هم سپاسگزارم که نقد خودشان را فرستادند. نقد ایشان را در پیوند زیر بخوانید: