Get Mystery Box with random crypto!

رنانی از جنبش قیطریه چه می‌خواهد!؟ حسین جمالی‌پور نویسنده و | Renani Mohsen / محسن رنانی

رنانی از جنبش قیطریه چه می‌خواهد!؟
حسین جمالی‌پور

نویسنده و پژوهشگر فلسفه و روانشناسی


دکتر محسن رنانی از جنبشی تحت عنوان"جنبش قیطریه" حمایت کرده است که این روزها با بیش از ۱۳۰ هزار امضا حمایت شده است.
این جنبش در پی اعترض به ساخت مسجد در پارک قیطریه و دیگر پارک ها به راه افتاده است.
رنانی می گوید "من در انتخابات شرکت نکرده ام، اما به این جنبش پیوستم" و این حرکت را "کنش جمعی فعال/عقلگرا" می نامد. روزهای قبل ایشان مدعی شده بودند که اگر به ۱۰۰ هزار امضا برسد یعنی جامعه ایرانی زنده و امیدوار است.اما اگر به ۱ میلیون نرسد و هنوز یک میلیون در ایران نباشند که با اسم و مشخصات، بدون نگرانی این کارزار را امضا کند، یعنی جامعه باید راه درازی را تا رسیدن به توسعه طی کند.
این خلاصه ی نگاه محسن رنانی به این جنبش بود. اما آنچه اهمیت دارد، پرداختن متعصبانه و جانبدارانه ی برخی رسانه ها بود. مشرق نیوز با لحنی بسیار تند و دور از ادب و انصاف، محسن رنانی را از مشوقان "گزینه ی خیابان" معرفی می کند! کامنت های افراد تند رو و غالبا مذهبی های افراطی در سایت مشرق نیوز، ایشان را منافق و شیطان و فریب کار دانسته بودند

اینجا به یاد جمله ی هانا آرنت می افتم که می گفت یا به سیستم سیاسی مبتنی بر دروغ می پیوندی یا مخالف حکومت شناخته می شوی. با تکیه بر این سخن هانا آرنت، می توان گفت یکی از موانع توسعه، نگاه صفر و صدی متعصبان و افراطیون به منتقدانی همچون محسن رنانی است که هیچ مخالفتی را برنمی تابند. و این خود مانع قصه پردازی و روایت گری است. به زبان آگامبن ، هرجا فکری و اندیشه ای خودش را نمایان کند، سیاست زاده می شود. شاید محسن رنانی و امثال او با اندیشیدن، قصه سازی و ارائه ی روایت های متفاوت از آنچه در جامعه تحمیل می شود، در پی طرح افکنی و موقعیت سازی برای تفکرند.
او هر وقت می نویسد، اندیشه ها فعال می شوند. نویسنده ها می نویسند، منتقدان نقد می کنند و یک فضای گفتمانی ساخته می شود که بسیاری از ما احساس بودن می کنیم، که خود یکی از پدیدارها و خروجی های کنشگری فعال عقل گراست و به مرور با چنین حرکاتی، سیاست از دل اندیش ها و گفتمان ها زاده می شود. ما در چنین فضاهایی تلاش می کنیم " باهم بفهمیم" و این خرد مشترک برای فهم عالم انسانی، راهی برای رسیدن به همان توسعه است.
نگاه و حرکت هایی که رنانی ها آغاز می کنند، مانع از توده ای شدن ما می شود. در چنین فضاهایی است که ما از پیله ی تنهایی مان بیرون می آییم و گفتگو می کنیم.
برخی محسن رنانی را متناقض می دانند و مدعی هستند، رنانی از یک طرف در انتخابات شرکت نمی کند(که این کنشگری منفعلانه است)، اما از طرف دیگر می گوید به کارزار بپيونديد و نقش کنشگری فعال_عقلانی داشته باشید. در حالیکه می توان گفت اگرچه با شرکت نکردن در انتخابات مخالفت خود را با ساختار و نظم سیاسی کنونی اعلام می کند، اما با حمایت از این کارزار به دنبال ایجاد یک فضای گفتمانی برای اندیشیدن و روایت گری است. روایت گری که ما را تحت یک چتر گفتمانی می آرود تا بدانیم ما هستیم و می توانیم در برابر گفتمان غالب سیاسی اعلام حضور کنیم.
آزادی از دل همین روایت گری ها سربرمی آورد و تنوع انسانی در سیاست و جامعه را آشکار می کند. اگر روایت نباشد با مرگ آزادی و مرگ اندیشه و در نهایت تسلط تام یک تفکر بر جامعه مواجه خواهیم شد.
اگرچه مخالفت با ساخت مسجد در پارک قیطریه، نوعی احساس مسئولیت نسبت به پیشینه ی تاریخی و حفظ آثار باستانی، طبیعت، زندگی سالم، نشاط و حق شهروندی ماست که به عنوان یک آرمان می تواند مورد تقاضای ما باشد، هرچند مخالف ساختار سیاسی باشیم. یعنی من نسبت به سیاست حاکم مخالفم، اما در عین حال برای زندگی و آرمان هایم می ایستم.
در این وانفسا اگرچه انسان‌هایی هم پیدا می شوند و با پیش فرضهای مذهبی، چنین کنش هایی را مخالفت با دیانت می دانند، اما این به یک معضل فرهنگی بر می گردد که آن فقدان حقیقت طلبی ماست.
من فکر می کنم زمانی به توسعه می رسیم که حقیقت جویی و حقیقت پذیری در راس زندگی ما باشد.
آن وقت مذهب، قانون، عرف، سبک زندگی و هرچه با آن زندگی می کنیم را با حقیقت تطبیق می دهیم. نه اینکه حقیقت را قیچی کنیم تا به اندازه ی تنِ مذهب و باورهای ما درآید!!! و مابقی را اضافات و افاضات بیهوده بدانیم.

در آخر می توانم مختصرا بگویم "جنبش قیطریه " جنبشی برای اعلام حضور و بودنِ ماست؛بودنی که می خواهد اندیشیدن را تمرین کند و از زندگی دفاع کند و طرح جدید سیاسی دراندازد؛ حتی اگر در کوتاه مدت به نتیجه ی ملموسی نرسیم. همین گفتمان ها و مخالفت هاست که زمینه ی خروج از تفکر توده ای را فراهم می کند و با کنشگری مبتنی بر گفتگو و عقلانیت، سیاست زنده می شود.

کانال تلگرام حسین جمالی پور
@philosophy_thinking