ایوان تهی است ، و باغ از یاد مسافر سرشار در دره آفتاب ، سر ب | ریزه نیوز®️
ایوان تهی است ، و باغ از یاد مسافر سرشار در دره آفتاب ، سر برگرفته ای! کنار بالش تو ، بید سایه فکن از پا در آمده است دوری، تو از آن سوی شقایق دوری. در خیرگی بوته ها ،کو سایهی لبخندی که گذر کند؟ از شکاف اندیشه، کو نسیمی که درون آید؟