شمس به مولانا چه آموخت؟ شمس به او آموخت که خود را از قيد علم | 🌹روح وروان درعالم هستی 🌹
شمس به مولانا چه آموخت؟
شمس به او آموخت که خود را از قيد علم فقيهان برهاند، قیل و قال خاطر پریش طالب علمان را در درون خود خاموش سازد. دستاری را که سر در زیر آن دچار سودا میگردد و استری را که سواری آن، چهارپایان زبان بسته را به دنبال وی میکشاند از خود دور کند، اطوار زاهدمآبانهیی را که او را در نزد فریفتگان نایب خدا، ولی خدا و وسیله اجرای مشیت و حکم خدا نشان میدهد کنار بگذارد و مثل همه انسانهای دیگر خود را مخلوق خدا و تسلیم حکم او نماید. به او آموخت که تا او به پندار ناشی از قیل و قال مدرسه خویشتن را گزیده خدا ، وسيله اجرای قهر و لطف خدا، و واصل به مرتبه نیابت والای او میپندارد، این دعوی فضولانه او را از ورود به راه خدا باز میدارد. به او آموخت که علم و حتی زهد و حال آمیخته به تظاهر و ریای اهل خانقاه حجاب اوست، و تا این حجاب تعلقات را ندرد ملاقات خدا که در کتاب وی از آن به لقای رب تعبير رفته است برایش ممکن نخواهد بود.
برگرفته از کتاب پله پله تا ملاقات خدا، نوشته استاد عبدالحسین زرین کوب