نَرْدبانهاییست پنهان در جهان
پایه پایه تا عَنانِ آسْمان
هر گُرُه را نَرْدبانی دیگر است
هر رَوِش را آسْمانی دیگر است
هر یکی از حال دیگر بیخبر
ملک با پهنا و بیپایان و سر
این در آن حیران، که: او از چیست خَوش؟
وآن درین خیره: که حیرت چیستش؟
صحن ارضُ الله واسع آمده
هر درختی از زمینی سر زده
بر درختان شُکر گویان برگ و شاخ
که: زهی ملک و زهی عرصهٔ فراخ
بلبلان گرد شکوفهٔ پر گِرِه
که :از آنچه میخوری، ما را بده
#مولانا
مثنوی دفتر پنجم
@Roohe_bartar