Get Mystery Box with random crypto!

تشنه می نالد که کو آب گوار ؟ مالک رضایی در این وانفسای | روزنگار | Rooznegar

تشنه می نالد که کو آب گوار ؟


مالک رضایی

در این وانفسای کم آبی و تشنگی برکه ها و بندآبها، حقیقتا هنوز معلوم نیست که آیا الگوی کشت مشخصی از سوی دستگاههای ذیربط برای کشت محصولات و صیفی جات پر مصرفی مانند هندوانه و ....هم وجود دارد یا خیر ؟

طن قریب به یقین این است که هیچ برنامه ای برای کنترل و نظارت صحیح بر این قبیل از مسائل نیست و گرنه شاهد اخبار و تصاویری نبودیم که در فقدان عرضه و کشش بازار ، هزاران تن از هندوانه های تولیدی به دست خود کشاورزان معدوم شود و زیر چرخهای تراکتورها و کامیونها له شود که از شرش راحت شوند .
اما این یک بخش ماجرا است .

بخش دیگر و غم انگیز آن، این است که برای تولید هر یک از این هندوانه ها چند صد لیتر آب مصرف شده و چه میزان از خاک حاصلخیز این مرز و بوم به آن اختصاص یافته و چه مدت زمانی این آب و خاک در خدمت تولید این محصولات قرار گرفته است که امروز سر از دفن مجدد خود در زیر خاک در می آورد و محیط زیست و زندگی این مردم را در این گرمای تابستان تهدید می کند ؟

آیا سازمان و نهادی در این مرز و بوم نیست که کوچکترین حساسیتی به این مقولات داشته باشد ؟

در حالی که مردم، حتی برای شستن دست و روی و استحمام خود هم مدام به صرفه جویی در مصرف آب دعوت می شوند. حقیقتا معلوم نیست که چه نظارتی بر الگوی کشت محصولات آبی پر مصرف و بدون بازار، مانند هندوانه ،خیار ،خربزه و ...در استان ما حاکم است که با زیر کشت رفتن هزاران هکتار سالیانه برای تولید این محصولات ،حتی ده درصد این تولیدات هم از یک الگوی کشت مصرف صحیح آب تبعیت نمی کند و مردم استان بابت تولید هر هندوانه، ناچار است از صدها لیتر آب خدادادی خود در این وانفسای کم آبی چشم بپوشد .

انگار نه انگار که سالیانه صدها میلیون متر مکعب آب استان و کشور ،در این تنگنای کم آبی و تشنگی، صرف تولید این محصولات می شود و در حالی که تمامی جنبده ها در داغترین ماه سال، از کم آبی می نالند. هنوز مکنده های پرقدرت، مکشهای خود را از گلوی نحیف چاهها و سدها و بند آبهای استان بر نداشته اند تا قبل از فرا رسیدن فصل باران چنان بخشکند که بوی صدها تعفن و بیماری در کنار بلایای دیگری مانند کرونا و ... از آن برخیزد .

طوری که حتی بر اندک آب باقیمانده در چاله شورابیل هم رحم نمی شود که به شکل فاجعه باری ،از هم اکنون بوی مرداب و گنداب ناشی از کم آبی را به مشام طواف کنندگانش می فرستد که همگان بدانند که بهترین گردشگاه استان هم فقط در ایام محدودی از سال ،باغ تفرج است و بس،در بقیه ایام ،میوه نمی دهد به کس .

اگر مدیریت و نوع نظارت بر کشت و داشت و برداشت چنین محصولاتی و بی تفاوتی بر هدر رفتن اینهمه منابع آب، این است ،باید گفت که اصلا کار سختی نیست و گر ملک این است و گر این روزگار ،زین ده ویران دهمت صد هزار .

فاجعه بار تر از آن این است که امروز هندوانه های تولیدی بدست خود کشاورز ،معدوم می شود و احتمالا فردا در انبارهای غیر مکانیزه ،بخش اعظمی از سیب زمینی ها و ... هم بپوسد و بخار از دود کش انبارها و دود از کله سیب زمینی کارانش هم بلند شود و البته که چنین فجایعی را هم در کارنامه این محصول و بیلان کار دست اندرکاران استان در سالهای گذشته ، کم ندیده ایم
خوشبینانه ترین حالت آن هم این است که ابتکار عمل از دست کشاورزان خارج و به دست دلالان بیفتد و بخشی از تولیدات سیب زمینی و ...راه بازار روسیه را در پیش گیرد و ما مانیم و خرما بر نخیل .
گویی که خاک این محصول از چرنوزیوم روسیه آمده است و آبش هم از ولگا رود.
انگار نه انگار که خاک آن ،خاک حاصلخیز این مرز و بوم است و آب آن از سبلان و ارس و ... که هر چه ما ناکارآمد تر بوده ایم آنها سخاوتمندتر بوده اند و هر چه ما نالیده ایم که کو آب گوار؟ انها هم نالیده است که بیا ای آبخوار ...

اما این منابع آبی محدود همیشه چنین سخاوتی نخواهند داشت .بر گلوی یکی از آنها امپراطوری نئو عثمانی با احداث دهها سد در آناتولی دست نهاده است و دیگری از خشکسالی می نالد. چاهها هم که آخرین نفسهای خود را می کشند .
باری ؛
امید است که همین یادداشت کوتاه تلنگری بر مدیران و دست اندرکاران استان باشد که به وظایف ذاتی خود در نظارت و تغییر الگوی کشت و مصرف بهینه آب و خاک ، بیش از پیش واقف شوند و بدانند که نوع مدیریتشان از طرف مردم عادی و غیر متخصص هم مورد سئوال است و آمار آبی را که هدر می دهند، پیش کور هم گر نهند بینا شود.چه رسد به مردمی که هر روز و هر ساعت با مشکلات معیشت چنان دست به گریبانند که قیمت برابری همه چیز را شبانه روز به دلار و یورو می سنجند.

تصویری هم ضمیمه این یادداشت است ،لطفا آنرا هم ببینید. به زبان دردمندانه ای می گوید که هر کس هندوانه بکارد آخر و عاقبتش همین است.