Get Mystery Box with random crypto!

‍ ‍ غزلی بر بال خیال که می کشد هر جا که خاطر خواه اوست : ما | روزنگار | Rooznegar

‍ ‍ غزلی بر بال خیال که می کشد هر جا که خاطر خواه اوست :

مالک رضایی

"زاندازه، بیرون تشنه ام ساقی بیار آن آب را .... "#سعدی

انصافا سعدی از آن جمله سخنسرایانی است که می توان گفت دنیای سخن را به تیغ بلاغت، گرفته است و خیال و سخنش جز، فیض آسمانی نیست.

سخنش را بالاخص در عاشقانه های خود به قدری شیوا می گوید که تو گویی خیال مخاطب را به هر سویی که خودش می خواهد و او می خواهد، می کشد.

نصایح و پندها و اندرزها و درسهای او هم بر لونی و نوعی دگر است و جملگی به قدری شیوا و شیرین،که الحق باید گفت :

" بدین صفت ،که در آفاق، صیت شعر تو رفت،
نرفت دجله که آبش بدین روانی نیست ..."
باری؛
من سخن این یادداشت را با رجوع به یک غزل عاشقانه ی وی، بر بال خیال استوار کرده ام و همنوا با آن سخن جانگداز اقبال لاهوری گشته ام که :

"ای صبا! ‌ای پیک دور افتادگان!
اشک ما بر خاک پاک او رسان"

هر کدام از ابیات این غزل زیبا و عاشقانه سعدی را می توان در عالم خیال به سویی پرواز داد و با آن بر بام معشوقی نشست .
من شخصا با بیت اول آن، دل به سوی آن معشوقی داده ام که "ز اندازه ،بیرون تشنه بود" و می گفت :
"ساقی بیار آن آب را، اول مرا سیراب کن، وانگه بده اصحاب را ...و آنگاه هر تیری که به سویش می آمد ،استاده بود نشاب را ...."

طبعا هر کسی می تواند بال و پر خیال خود را با این غزل به هر سویی که دلخواهش است بگشاید .
اما من با این غزل سعدی، به سوی آن باغ و گلشن رفته ام .

"من رفته ام ؟! او می کشد قلاب را "

بقیه ابیات غزل نیز به همین روانی و شیوایی و عاشقانگی است و بی نیاز از هر توضیحی، متکی بر برداشتی آزاد است .
"گرچه ،تفسیر زبان،روشنگر است
لیک،عشق بی زبان، روشنتر است."

*ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان بر عموم عاشقان آن حضرت ،تسلیت باد*

غزل سعدی با مطلع:
«ز اندازه، بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را ...»
#خوانش: مالک رضایی


#روز_نگار / در بازنشر پست ها امانتدار باشیم
عضو شوید
@rooznegar_ch