من با همان احساس نگرانیِ ریزعلی خواجَوی بود که همه داشتههای خویش را در این نوشته به آتش کشیدم و اکنون بدون تنپوش و حفاظ و در سرمای استخوانسوز سیاست ایران ایستادهام، به امید آنکه لوکوموتیوران بوق قطار را به صدا درآورد و نوید اصلاح مسیر را بدهد.
دریغ است که مردم رنجدیده ایران و نسل جوان بیافق امروز ما، وارد دورهای از ابهام و سرگشتگی تازه شود که اگر چنین شود، در جهانی که روی باند فرودگاه، آماده پرواز بهسوی «عصر جامعه شبکهای» است، ما به یکباره از دنیای درحال توسعه به دنیای شکننده پیشاتوسعه سقوط خواهیم کرد. چنین مباد. دریغ است ایران که ویران شود!
محسن رنانی
دانشگاه اصفهان / ۱۵ اسفند ۱۳۹۹
بخش سوم از نامۀ مهم محسن رنانی به ایرانیان و رهبر نظام جمهوری اسلامی را در تارنما و کانال تلگرامی او بخوانید و با دیگران به اشتراک بگذارید.
http://www.renani.net/index.php/texts/notes/834-p3
https://t.me/Renani_Mohsen/376
برای آفرینش رویای ملی ایرانیان به کانال زیر بپیوندید:
@royayemelli