چه خودی، چه غریبه هی رد شد تن ما مثل راهآهن بود خواب رو شونهی رفیقامون خواب توو خاکریز دشمن بود حال ما رو اگه کسی فهمید جای خون توو رگاش سوزن بود #ترانه ای از عباس اصغرپور در وبسایت سایهها: http://sayeha.org/ap4089 خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa 474 views14:45