[خَلَاء]

2023-01-08 01:38:31 •••
ذهنم دقیقاً همینطوری،
به همین پراکندگی،
از موضوعاتِ مختلف پُره.
گاهی اوقات از فکر به بیماری‌های مختلف و علامت‌هاشون خوابم نمی‌بره.
نه اینکه بترسم، اونم هست،
زیاد پیش میاد نگران نزدیکانم باشم و
دنبال این بگردم که مبادا علامت‌هایی که خوندم توشون باشه.
اما گاهی حتی شب‌ها خوابِ جراحی میبینم،
خواب بیماری که از درد به خودش می‌پیچه،
نوزادی که از دست می‌ره.
یا مثلِ خاطراتِ بولگاکف و قصبه‌ی دور افتاده‌ی نیکولسکویه،
خوابِ یه شبِ مه‌آلود و سرد و تاریک که باید با ارابه از روی چند متر برف گذشت و تو سریع‌ترین حالت به یه زایمانِ غیرعادی یا بیمارِ ضربه مغزی رسید. باز کردن / نظر دهید

2023-01-08 01:28:15 باز کردن / نظر دهید

2023-01-08 00:55:38 کاش می‌شد همه امشب ردیفی کنار هم بخوابیم و همدیگه رو تا صبح محکم بغل کنیم. باز کردن / نظر دهید

2023-01-07 23:42:48 احساس می‌کنم در سرزمینِ خطاهای انسانی،
هست‌شدنِ من بزرگترین خطا بود. باز کردن / نظر دهید

2023-01-07 23:42:01 من خیلی کوچولو تر بودم اون موقع‌ها اما،
یادِ غمِ اون روزها ریشه داده و اومده و پیچیده دورِ گلوم.
اون موقع‌ها برای کنکور درس می‌خوندیم،
یعنی وقتی همه مشغولِ درس‌خوندن بودن،
چند روزِ تمام غم‌ جام‌های من رو پی‌در‌پی پُر می‌کرد.
این روزها عکسی ندیدم،
نه اینکه نباشه، نخواستم که ببینم.
اما قربونِ اون کفشِ کوچولوی قرمز و عروسکِ سوخته‌ت برم. باز کردن / نظر دهید

2023-01-07 23:36:01 [ پرواز هم دیگَر،
رویایِ این پرنده‌ها نیست.
دانه‌دانه بال‌هایشان را می‌چینند،
تا بر این بالش،
خوابِ دیگری بینند. ]
[752 ] باز کردن / نظر دهید

2023-01-07 23:03:39 ریحانه میگه:
[ نباید بیش از حد مهر ورزید،
وگرنه رنج بسیار خواهی برد. ]
راست میگه. باز کردن / نظر دهید

2023-01-07 02:29:52 کاش یه ستاره تو آسمون بودم. باز کردن / نظر دهید

2023-01-06 14:10:41 نوشته ″هماتمز به جایِ قاعدگی″ اختلالیه که تو بعضی از افراد دیده می‌شه.
Really?! :| باز کردن / نظر دهید

2023-01-06 14:07:23 برای تحقیقِ جراحی یه کتاب گرفتم که سال 1370 توسط جهاد دانشگاهی علوم‌پزشکی تهران تالیف و چاپ شده.
از بین 10 تا کتابی که گرفتم و حتی اون‌هایی که سال‌های نزدیکتر چاپ شدن، از همه بهتره. *-*
اصلاً انگار هرچیزی مربوط به این دانشگاهه فرق داره. باز کردن / نظر دهید