Get Mystery Box with random crypto!

کافه هدایت

لوگوی کانال تلگرام sadegh_hedayat — کافه هدایت ک
لوگوی کانال تلگرام sadegh_hedayat — کافه هدایت
آدرس کانال: @sadegh_hedayat
دسته بندی ها: ادبیات , هنر
زبان: فارسی
مشترکین: 10.13K
توضیحات از کانال

● کافه هدایت ●
فیسبوک :
www.facebook.com/sadegh.hedayat.official/

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 14

2023-03-28 01:45:40 آنچه انسان‌ها را از پا در می‌آورد رنج‌ها و سرنوشت نامطلوبشان نیست، بلکه بی‌معنا شدن زندگی‌ست که مصیبت‌بارتر است. و معنا تنها در لذت و شادمانی و خوشی نیست، بلکه در رنج و مرگ هم می‌توان معنایی یافت.

#ویکتور_فرانکل
انسان در جستجوی معنا

@Sadegh_Hedayat
1.2K viewsedited  22:45
باز کردن / نظر دهید
2023-03-28 01:44:22 من انگشتم را در هستی فرو می‌برم، بوی پوچی می‌دهد. من کجا هستم؟ این چیزی که آن را جهان می‌خوانند چیست؟ چه کسی مرا به این دام انداخته و اکنون مرا وانهاده است؟ من کی هستم؟ چگونه به جهان آمده‌ام؟ چرا با من مشورت نشد؟

#سورن_کی‌یرکگارد


@Sadegh_Hedayat
1.3K viewsedited  22:44
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 15:41:50 ما برای ادامه‌دادن تنها خودمان را داریم، و این کافی‌ست.


#چارلز_بوکوفسکی

@Sadegh_Hedayat
1.6K views12:41
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 09:49:40 نشرنی منتشرکرد:

اشعه‌ی خورشید در شبکه‌ی منظم پنجره‌ها می‌شکست و رشحه‌های زمینِ عرق‌کرده را به بخاری رقصان تبدیل می‌کرد. هوای ساختمان دانشکده‌ی هنر دم نفس‌گیری داشت و پژواک قدم‌های گاه‌وبی‌گاه آدم‌ها در آن دیوارهای محصور باعث می‌شد هدایت احساس خفگی بکند. دست‌های تافته‌ی زمین سنگی دور حلقومش چنگار می‌شد و جریان خون را در شریان گردنش به تپش وامی‌داشت. هدایت گره کراوات را کمی شل کرد و با نگاه ناشکیبش زمانی طولانی به عبور حوادث منقطع آن سوی پنجره چشم دوخت. پشت میز کوچکی نشسته بود که انگار با سهل‌انگاری وسط آن راهروی باریک رها شده بود.

@Sadegh_Hedayat
1.4K views06:49
باز کردن / نظر دهید
2023-03-27 09:49:07
1.3K views06:49
باز کردن / نظر دهید
2023-03-26 10:05:12 حالا پی بردم كه پرارزش ترين قسمت من همين تاريكی، همين سكوت بوده. اين تاريكی در نهاد هر جنبنده ای هست، فقط در انزوا و برگشت بطرف خودمون، وقتی كه از دنيای ظاهری كناره گيری می كنيم به ما ظاهر ميشه.

#صادق_هدایت
#تاریکخانه

@Sadegh_Hedayat
1.5K views07:05
باز کردن / نظر دهید
2023-03-24 14:48:52
برای تو که در یک سفر بی‌بازگشت، جاودانه شدی.
برای تو که نامت رمز اتحاد ما شد.
برای #خواهرم_خواهرت_خواهرامون
که #گرفتن‌شان و برنگشتند.
برای #زن_زندگی_آزادی

@sadegh_hedayat
1.8K viewsedited  11:48
باز کردن / نظر دهید
2023-03-24 12:42:21 من تمکین نخواهم کرد. با همه‌ی سکوتم، تا آخر اعتراض خواهم نمود. «باید» اصلاً معنی ندارد. عصیان من است که حق دارد، و این سعادت را که همچون زائری در روی زمین است، لازم است قدم به قدم تعقیب کنم.


#یادداشت_ها
#آلبر_کامو

@Sadegh_Hedayat
1.7K views09:42
باز کردن / نظر دهید
2023-03-23 20:01:11 صادق هدایت در «بوف کور» بارها نوشت که فقط برای سایه خودش که به دیوار افتاده است می‌نویسد. چرا او به سایه‌اش پناه برده بود؟

چون هنر ذاتاً لزوم ارتباط با دیگری است. نیاز و اشتیاق سوزان به گفتگوست. اما عوام از درک آن عاجزند. میخائیل باختین به درستی معتقد بود «برای انسان چیزی هراس آورتر از نبودن پاسخ نیست».

در اسطوره یونانی پرومته در بند، زئوس پرومته را به شکنجه‌ای سخت محکوم می‌کند. پرومته را بر صخره‌ای در کوهستان‌های قفقاز میخکوب می‌کنند. هر روز عقابی جگرخوار، جگر او را می‌دَرد تا دوباره بروید. اما بخش هراسناک شکنجه محکومیت او به تنهایی بود.

«تنهایی» انگار شکنجه‌ای است که خدایان برای بشر متمرد تدارک دیده‌اند. اما در صحنه‌ای از این شکنجه مرگبار وقتی پرومته فریاد می‌کشد و زئوس را به خاطر این ستمگری بی‌رحمانه‌اش زیر سوال می‌برد متوجه می‌شود صدایش در کوهستان پژواک می‌یابد. او راز بزرگ را دریافته است. او متوجه می‌شود که دیگر تنها نیست چون «پژواک صدای خودش» را دارد. او خود را تقسیم می‌کند.

نویسنده و متفکر مدرن دقیقاً همان پرومته در بند است و تنهایی‌اش در کوهستان. متفکر نیز مخاطبی جز کوهستان درون خود ندارد. او فریاد می‌زند اما نه برای مخاطبی خاص بلکه برای خویشتن‌اش. او دیالوگ می‌کند اما نه با دیگری بلکه با خویشتن خویش. از این رو افلاطون اندیشیدن را «دیالوگ با خویشتن» می‌دانست. هیچ مونولوگی در کار نیست. به محض اینکه بخشی از وجودمان بخش دیگری از وجودمان را مخاطب قرار می‌دهد ما به دو بخش منقسم می‌شویم. به دو شخص یا به دو پاره. به راستی وقتی ما خود را سرزنش می‌کنیم وقتی بر خود نهیب می‌زنیم وقتی دو دستی بر فرق سر خویش می‌کوبیم آیا ما واقعاً یک نفریم؟

دکتر قربان عباسی


@Sadegh_Hedayat
2.1K views17:01
باز کردن / نظر دهید
2023-03-23 12:02:05 ماه مبارک رمضان هم هست، همه‌ی کافه‌ها بسته شده و مذهب خیلی دموکرات و آزادیخواه اسلام به موجب نهی از منکر همه جور تظاهر به روزه خوردن را قدغن کرده. تقیه دروغ مصلحت‌آمیز و سیکیم ‌خیاردی. مثل اینکه اگر من مسهل می‌خورم همه مجبورند مسهل بخورند و یا ادای مسهل خوردن را دربیاورند، این‌ها عنعنات است. تنها لغتی است که میهن عزیز ما را کاملاً بیان می‌کند.


#نامه_به_حسن_شهید_نورايى
#صادق_هدایت

@Sadegh_Hedayat
2.6K views09:02
باز کردن / نظر دهید