هلال احمر تأیید کرد «دست من کج نیست» | ۲۵ مرداد ۱۴۰۱ - گزارش | صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
هلال احمر تأیید کرد «دست من کج نیست» | ۲۵ مرداد ۱۴۰۱
- گزارش «سیوهشتم»
«پرایوت نامبر»های من همیشه اسباب ترس و وحشتم میشوند. چون وقتی بر روی صفحه موبایلم ظاهر میشوند، یعنی دردسر و گرفتاری. اما اینبار «پرایوت نامبر» علیرغم آنکه از دادستانی هم بود، اما مطبوع بود. گفتند که حساب جمعآوری کمکهای مردمی شما برای زلزلۀ کرمانشاه باز شده. حدود سه سالی میشد که آن حساب بسته شده بود. سال۹۷ دادستانی آنرا مسدود نمود و پس از سه ماه بررسی، بعلاوۀ رسیدگی توسط آگاهی و اعزام تیمهای بازرسی دادستانی به دهکدۀ امید، آنرا باز کردند. اما بعد از چندماه مجدداً حساب مسدود شد. بانک ملی گفتند که بایستی به بانک مرکزی مراجعه نمایم. بانک مرکزی هم گفتند که حساب شما بدستور «معاونت دادستانی فتا» مسدود شده. باز مجدداً راهی دادستانی شدم. مانده بودم که یعنی چه؟ آنها که همۀ کمکهای مردمی و هزینهها را رسیدگی کرده و کوچکترین مورد مشکوکی پیدا نکرده بودند، پس برای چی دومرتبه حساب را بسته بودند؟ معلوم شد که چندسال قبل مجلس قانونی را بتصویب میرساند که هرکس خواسته باشد برای امور خیریه حسابی باز کند، میبایستی از هلال احمر مجوز دریافت نماید. گفتم چگونه بوده که در طی دو سال گذشته شما این قانون را اعمال نکردید، اما حالا که کار دارد بپایان میرسد، تازه یادتان افتاده که من باید مجوز دریافت نمایم؟ در ثانی، مردم علیالقاعده اگر کسی را نشناسند که باو پول نمیدهند. چه هلال احمر آن فرد را تایید کند، یا نکند. گفتم مطمئنم این هم درست شود، شما یک بهانۀ دیگری برای بستن حساب پیدا میکنید.
نهایتاً اسفند۱۳۹۹ تصفیهخانه افتتاح شد و بپاس ارج نهادن به خدمات خانم دکتر «هایده شیرزادی» به محیط زیست کرمانشاه، آنرا بنام مشارالیها نامگذاری کردیم. مهرماه سال گذشته نامهای به جناب دکتر پیرعلی کولیوند، رئیس محترم هلال احمر نوشتم و ایشان هم ارجاع دادند به معاونت امور مردمی جمعیت و آنجا بود که طلسم سهساله شکسته شد. آقای وحید سلیمی، که من اصلاً ایشان را نمیشناختم و رئیس دفترشان خانم صدیقی و دکتر محمدعلی موذنتبار مسئول حقوقی، انصافاً تلافی همۀ برخوردهای منفی آن چهارسال از سوی دولتیها را نمودند. واقعاً اگر پیگیریهای آقای سلیمی نمیبود، حسابمان همچنان مسدود میماند. هلال احمر به دادستان نوشت که من از صلاحیت جمعآوری کمکهای مردمی برخوردار هستم و دستم کج نیست.
در پست دیگری خواهم نوشت که چرا مصیبت تصفیهخانۀ فاضلاب دهکدۀ امید همچنان باقیست.