زنان ایران و ستم مضاعف | ۲۳ مهر ۱۴۰۱ نخستینبار که اصطلاح «س | صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
زنان ایران و ستم مضاعف | ۲۳ مهر ۱۴۰۱
نخستینبار که اصطلاح «ستم مضاعف» را شنیدم، خرداد۱۳۵۸ بود. برخورد نظامی سنگینی میان ترکها و کوردها در نقده رخ داده بود و در نتیجۀ چندین روز درگیری، هزاران تن از ساکنین کورد نقده و روستاهای کوردنشین اطراف آن، خانههای خود را ترک کرده و به مهاباد پناه برده بودند. من بعنوان نمایندۀ نخست وزیر مرحوم مهندس بازرگان، به کوردستان اعزام شده بودم تا زمینۀ بازگشت آوارگان کورد را فراهم آورم. در جریان گفتوگوهای گستردهای که با رهبران اکراد داشتم، برای نخستینبار بود که با اصطلاح «ستم مضاعف» آشنا شدم. خلاصۀ آن، این بود که ما کوردها همۀ ستمهایی که سایر مردم ایران تجربه کرده بودند را کشیدیم. اما بواسطۀ کورد بودن، و بواسطۀ زندگی در کوردستان، ما ستم بیشتری کشیدیم. اگر در اصفهان، تبریز، شیراز، مشهد دود کارخانهای، سنگ بنای دانشگاهی، مجتمع کشت و صنعتی، ریل راه آهنی و سوت قطاری بصدا در آمد، در کوردستان دریغ از کوچکترین حرکتی در جهت توسعه و دودی که از دودکش کارخانهای به هوا رود.
حالا شده نقل وضعیت زنان در جامعۀ ما. آنها هم زیر فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که بر کل جامعۀ ایران از جانب حکومت اعمال میشود، میباشند. در عین حال بواسطۀ زن بودن، یکسری فشارهای مضاعف هم بر آنها اعمال میشود. از تبعیضات حقوقی، اجتماعی، استخدامی و انواع برخوردهای مردسالارانه که بگذریم، یکی از ناهنجارترین فشارها «حجاب اجباری» میباشد. مردان زیر انواع فشارها قرار دارند. اما دست کم، کسی متعرض نحوۀ پوشش آنها نمیشود. اما زنان جدای از همۀ فشارهای دیگر، در بیرون از منزل هم مجبور به رعایت «پوشش مناسب» هستند. چه در محیط کار و چه در کوچه و خیابان، آنها مجبور هستند که مراقب پوشششان هم باشند. گشت ارشاد همچون شمشیر دماکلوس بالای سر آنان منظم در نوسان است. همواره باید مراقب باشند که روسریشان سر جایش باشد؛ شالشان خیلی عقب نرفته باشد و کوتاهی مانتوشان مورد اعتراض گشت ارشاد قرار نگیرد. یک خانم تحصیلکرده، استاد دانشگاه، پزشک یا رئیس بانک میتواند بواسطۀ حجابش مورد مؤاخذۀ یک خانم گشت ارشاد قرار بگیرد که حتی ممکن است دیپلمه هم نباشد؛ و اگر احیاناً آن دختر یا خانم در برابر تذکر گشت ارشاد ایستادگی نماید، با وی رفتار موهن و خشنی میشود که بارها دیدهایم.
ستم مضاغف را اینگونه میتوان تعریف کرد که زنان ایران انگیزههای بیشتری برای اعتراض به حاکمیت دارند تا مردان.