۴۳ سال با اسلحه سخنگفتن با هموطنان کوردمان آیا هیچ حاصلی داشت | صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
۴۳ سال با اسلحه سخنگفتن با هموطنان کوردمان آیا هیچ حاصلی داشته؟ | ۱ آذر ۱۴۰۱
تسلیت به مردم «مهاباد»، «پیرانشهر»، «جوانرود»، «دهگلان»، «دیواندره» و... کوردستان.
سال۵۸ نمایندۀ نخستوزیر در کوردستان بودم. وقتی از اورمیه میخواستم به مهاباد بروم، مرحوم تیمسار «ظهیرنژاد» فرماندۀ لشکر۶۴ اورمیه، مرحوم حجتالاسلام «حسنی» امام جمعۀ اورمیه و آقای دکتر «جمشيد حقگو» استاندار آذربایجان غربی فرمودند که باید با قشون به مهاباد بروید و تنها نمیتوانید بروید. گفتم من که نظامی نیستم و فرق تفنگ و فشنگ را نمیدانم. برای جنگ که نیامدهام، میخواهم با هموطنان کوردم حرف بزنم. گفتند شما هیچچیز در مورد کوردها نمیدانید. کس دیگری نبود از تهران جای شما بفرستند؟ گفتم نه، نبود و با اینکه آدم ترسویی هستم و خیلی هم میترسیدم، بدون اسکورت نظامی از کنار جادۀ دریاچۀ زیبای اورمیه رفتم مهاباد. تهران هم چندماه بعدش با قشون وارد مهاباد شد.
امروز بعد از ۴۳سال، همچنان نظام با قشون وارد مهاباد میشود. میماند این سؤال که پس ظرف این ۴۳سال، چه پیشرفتی از منظر توسعۀ سیاسی و جامعۀ مدنی در کوردستان صورت گرفته؟ ۴۳سال پیش تهران با قشون وارد مهاباد و سنندج میشد، امروز و بعد از گذشت ۴۳سال، همچنان با قشون وارد مهاباد میشود.