Get Mystery Box with random crypto!

‍ #روزنوشت . نوه ام در كاشان يك و ماه نيم زودتر از موعد به دني | سفير مهربانى 🕊

‍ #روزنوشت
.
نوه ام در كاشان يك و ماه نيم زودتر از موعد به دنيا آمد. پشتِ درِ NICU بودم تسبيحم به دستم بود و چشمم به در تا كسى بيايد و خبرى برايم بياورد!
كمى كه از حال خودم بيرون آمدم ديدم بقيه ى خانواده ها هم حالشان از من بهتر نيست. خانمى نحيف و آرام با لهجه ى افغانى گوشه اى منتظر نشسته بود. نه زبان و جرات سوال جوان كردن دكتر را داشت نه طاقت خانه رفتن.
رفتم نشستم پيشش گفت براى بار دوم است كه كارشان به بيمارستان كشيده. وقتى نوزاد به دنيا آمده در كانال زايمان مغزش آسيب ديده و قدرت بلع ندارد براى همين بايد زير نظر دكتر باشد و غذا برايش گاواژ شود طفل معصوم يعنى بايد با سرنگ شيرخشك را وارد معده اش كنند كه وزن بگيرد و رشد كند. با اينمه بيمارستان دولتى ست و هزينه اش كم ولى ما همين را هم نداشتيم كه بدهيم پدرش عصبانى شد گفت بچه را مى بريم در خانه هرچه مى خواهد بشود دكتر و كادر بيمارستان گفتند اگر او را ببريد با مسئوليت خودتان است ما مى دانيم كه شرايط ترخيص ندارد و اگر دوباره با حال بد بياوريدش ما پذيرش نمى كنيم …
همين اتفاق هم افتاد نوزاد را خانه بردند و ديدند حالش بدتر شد و برش گرداندند كادر بيمارستان گفتند پذيرش نداريم! ما كه گفته بوديم نبايد ببريدش! اوضاعش بحرانى تر شده برش گردانديد!
ولى كم كم پزشك آمد جلو با مسئوليت خودش برگه پذيرش را امضا كرد و دوباره تختى به او اختصاص دادند …
مادر افغان قصه ى ما آرامتر و محجوبتر از هميشه گوشه نشسته بود و با چشمان ترسانش هزاران سوال بى جواب را مرور مى كرد
آخر سر كه حال نوزاد زودرس ما خوب شد و آماده ترخيص رفتم پيش مادر براى دعاى خير و خداحافظى كه گفت خيلى ممنون كه ما افغانيها را به زندگى و كشورتان راه داده ايد مگرنه بچه ى من حتما خيلى زودتر از اينها مى مرد …

و من در سكوت دور شدم هم حالم خوب بود هم سنگين
از شكرگزارى اين مادر بى مثال و سرگذشتش
و زمين گرد كه مى چرخد و مى چرخد و مرا شاهد چه روزگارى كرده
.
به قلم #نشانى
.
#مهرباني #نوزاد #زندگى #مادر #مادرانه #شكرگزاري
.
بياييم سفير مهربانىِ او باشيم
@Safir_e_Mehrabani