Get Mystery Box with random crypto!

نزدیک شدن به دستگاه جهنمی قدرت و هم‌رکابی با آنان یعنی سهیم شد | سهاب ❖

نزدیک شدن به دستگاه جهنمی قدرت و هم‌رکابی با آنان یعنی سهیم شدن در جنایات و فجایع آنان است!

در سده‌های کهن تاریخ رابطه امرا و علما، یا سلاطین و فقها همواره مورد بحث بوده است.
از همان زمان این پرسش مطرح بود که رابطه اهل علم با اهل قدرت چگونه باید باشد و هنوز این پرسش به قوت خود باقی است.

شماری بر این نظرند که قدرت تابع منطق خاص خود است و به منطق علم، جز در صورت ابزاری آن، تن نمی‌دهد. علم در اساس سرشت معرفتی دارد و برای کشف حقیقت است، در حالی که قدرت با سرشت غیر معرفتی خود در پی کسب منفعت. طبق این نظر، همرکابی اهل علم با اهل قدرت، داشته‌های علمی شان را ابزاری در خدمت دستگاه قدرت می‌گرداند برای محکم‌تر کردن پایه‌های آن و افزودن بر مظالم آن.
سفارش این عده به اهل علم، و نیز اهل هنر، این است که با دور گرفتن خود از دستگاه قدرت، بگذارند استقلال علم و هنر محفوظ، و از ابزارشدگی دور بماند.

این سفارش همچنین برای روشنفکران که کار اساسی شان به نقد گرفتن وضعیت موجود برای گذار به سوی وضعیت مطلوب است، اهمیت دوچندان دارد. آنان معتقدند که قرار گرفتن این دو در کنار همدیگر، سبب نمی‌شود که دستگاه قدرت تحت تاثیر اهل علم قرار بگیرد، بلکه سبب می‌شود که علم تحت تاثیر اقتضائات قدرت از مسیر اصلی خود که جستجوی حقیقت و کشف آن است انحراف یابد.

در مقابل، شماری دیگر به این نظرند که علم به تنهایی خود راه به جایی نمی‌برد مگر این که حمایت دستگاه قدرت را با خود داشته باشد. از نظر آنان، هم تداوم کارهای علمی و هم تطبیق دیدگاه‌های اهل علم، نیازمند حمایت دستگاه قدرت است. آنان توصیه می‌کنند که علی‌رغم مخاطرات قرار گرفتن در کنار دستگاه قدرت، بهتر است اهل علم و روشنفکران با دستگاه قدرت همکار باشند، به ویژه اگر این دستگاه رویکردی سازنده و مبتنی بر منافع عمومی داشته باشد. آنان حتی همرکاب شدن با شماری از دیکتاتورهای توسعه‌گرا را که چهره‌هایی اثرگذار برای کشورهای شان بودند، مثبت می‌دانند، مانند همکاری شماری از روشنفکران با حاکمانی مانند مصطفی کمال پاشا در ترکیه، رضا خان پهلوی در ایران، سوکارنو در اندونزی، جمال عبد الناصر در مصر و دیگران.

این مناقشه را شاید نتوان همانند معادلات ریاضی به صورت قطعی حل کرد. اما هنگامی که به دستگاه‌های قدرت فاشیستی مانند حاکمیت نازیسم هیتلری یا حاکمیتی تروریستی مانند جمهوری اسلامی می رسیم، ابهام چندانی باقی نمی‌ماند. نزدیک شدن با چنین دستگاه‌های جهنمی و همرکابی با آن‌ها سهیم شدن در جنایات و فجایع آنان است.

در برابر چنین دستگاه‌های ‌قدرتی، نخستین کاری که واجب است مبارزه است، و اگر چنین چیزی برای کسانی ممکن نباشد، دست کم می‌توانند با در پیش گرفتن کم‌هزینه‌ترین شیوه مبارزه که دوری گزیدن از آنان است، مسئولیت اخلاقی خود را ادا کنند.
اهمیت این موضوع در حق کسانی که دارای محبوبیت اجتماعی و جایگاهی قابل احترام در میان مردمند چندین برابر است. به جای پیچیده ساختن این مناقشات بهتر است روی اصل قضیه که رسالت روشنفکران و دانشمندان در چنین شرایط دشواری است تمرکز و گفتگو شود تا در نهایت نفعی برای مردم داشته باشد.

#انشالا_آزاد_بلوچستان_بیت #بلوچستان_دیمروی_وتواجهی_وتمستری
https://t.me/SahabBalochistan/55909