Get Mystery Box with random crypto!

.: ثنا، ایده روشن راه شما :.

لوگوی کانال تلگرام sanaidea — .: ثنا، ایده روشن راه شما :.
لوگوی کانال تلگرام sanaidea — .: ثنا، ایده روشن راه شما :.
آدرس کانال: @sanaidea
دسته بندی ها: کسب و کار
زبان: فارسی
مشترکین: 36
توضیحات از کانال

سئو مارکتینگ
طراحی رابط کاربری
طراحی سایت
دیجیتال مارکتینگ
ارتباط با ما:
۰۲۵۳۲۹۴۴۹۹۹
—---------------
www.SanaIdea.ir
https://eitaa.com/sanaidea

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 2

2020-04-08 13:39:36
ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند
گر از آن یار سفر کرده پیامی داری

#ثنا_ایده
@sanaidea
135 views10:39
باز کردن / نظر دهید
2020-03-20 17:49:50
سال نو رو خدمت شما تبریک عرض میکنم،
سال 98 سالی بود با تمام سختی و مشکلاتی که داشت، رفت. چه آدم ها که دلم را گرم کردند و چه آدم ها که دلم را شکستند، چه چیزها که فکرش را هم نمیکردم و شد و چه چیزها که فکرم را پر کرد و نشد، چه آدم ها که شناختم و چه آدم ها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان، و چه و چه و چه های بسیار دیگر، و سهم یک سال دیگر هم “یادش بخیر” میشود.

براتون آرزوی بهترین ها رو دارم که ان شالله همیشه موفق باشید.
مدیریت آژانس مارکتینگ ثنا (ایده پردازان ثنا) جعفری
324 views14:49
باز کردن / نظر دهید
2020-03-16 00:14:09
ببینید وقتی راهتان اشتباه باشد هرگز موفق نخواهید شد
- محتوای مناسب
- وب سایت مناسب
- طراحی مناسب

@sanaidea
138 views21:14
باز کردن / نظر دهید
2020-03-11 21:05:36
#حکایتی_بسیار_زیبا_و_پندآموز

بزغاله‌ ای روی بلندی ایستاده و به شیری که از پایین در حال عبور بود، توهین می‌ کرد و ناسزا می ‌گفت. شیر گفت: این تو نیستی که به من ناسزا می ‌گوید، بلکه این جایگاه توست که به من ناسزا می‌ گوید، جایگاهی که واقعی نیست و از درون تو نشأت نگرفته. برخی به واسطه‌ی جایگاهی که به‌ دست می ‌آورند دیگران و به‌ خصوص زیردستان خویش را مورد تحقیر و توهین قرار می ‌دهند؛ این ‌ها افرادی بسیار ضعیف هستند که درون‌ شان از عقده‌ های متفاوت پُر شده است. شاید در ظاهر مرتبه‌ ی بالایی داشته باشند، اما از درون، جایگاه ‌شان بسیار پَست است. ماندگاری قدرت از آنِ کسانی ‌ست که با زحمت و درایت قوی شده ‌اند. هم‌ چنین به یاد داشته باشید که قدرتمندانِ واقعی به زیر دستانشان عزت می ‌دهند و دستگیری می ‌کنند.

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌✓@sanaidea
119 views18:05
باز کردن / نظر دهید
2020-03-11 20:59:23
89 views17:59
باز کردن / نظر دهید
2020-03-09 00:35:56
97 views21:35
باز کردن / نظر دهید
2020-03-06 22:58:51
من در انتخابات 1400به کرونا رای میدهم!!!

چون عدالت را رعایت می‌کند...
با بچه ها خوب هست!
زندانیها را آزاد کرد!
بهداشت را عمومی کرد وارتقا بخشید!
صمیمیت و دوست داشتن در جامعه را ارتقا داد!
بی عرضگی خیلیها را ثابت کرد!
همه را به ياد و ذكر خدا انداخت
نفت را در بازار جهانی کاهش داد!
قیمت برخی خدمات مثل هواپیمایی و هتل ها را کاهش داد!!

خادمان واقعی جامعه یعنی پزشکان و پرستاران را مشخص کرد!
با تعطیلی مدارس خانواده ها به نقش والای معلمان پی بردند!
همه مردم به جای تلاش بیهوده یک تلنگری به خودشان زدند و به فکرسلامتی خودشان افتادند!!

خانواده ها توجه شان به پیران وافراد ضعیف خانواده بیشترجلب شد!!
از بی خبری نسبت به هم خارج شدیم
مادران و پدران به فرزندانشان و فرزندان هم به مادران و پدرانشان توصیه های بهداشتی و مواظبت از خود می‌کنند!!
ترافیک کم شد!!
آلودگی هوا کم شد!!
و بسیارموارد دیگر...

پس به کرونا رای میدهیم چون همه را هوشیار کرد.
و خواب را ازچشم برخی مسئولین گرفت.

به جمع ما بپیوندید
@sanaidea
94 viewsedited  19:58
باز کردن / نظر دهید
2020-03-06 22:54:15


هزاران دین و مذهب هست
در این دنیای انسانی
خدا یکی... ولی... اما...
هزاران فکر روحانی....
رها کردیم خالق را گرفتاران ادیانیم
تعصب چیست در مذهب؟!
مگر نه این که انسانیم!
اگر روح خدا در ماست...
خدا گر مفرد و تنهاست
ستیز پس برای چیست؟!
برای خود پرستی هاست...
من از عقرب نمیترسم
ولی از نیش میترسم
از آن گرگی که میپوشد
لباس میش میترسم
ازآن جشنی که
اعضای تنم دارند خوشحالم
ولی از اختلاف مغز و دل
با ریش میترسم.

به جمع ما بپیوندید
@sanaidea
70 viewsedited  19:54
باز کردن / نظر دهید
2020-03-06 19:35:52 این متن عالیه با اوضاع الانمون کاملا همخوانی داره!!

در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد.

همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید.

صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری.
او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید!

همسایه اول هرروز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد. با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد. کم کم نگرانی و ترس همه ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه ی همسایه میشنید دلهره اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد.
روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!!

این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. کرونا یا هر بیماری دیگری مادامیکه روحیه ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی ها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری.لطفا خبرهای بد را نشر ندهیم و تلاشمان فقط آگاهی دادن در مورد پیشگیری و درمان باشد.
یک عزم همگانی برای عبور از این بحران لازم است. بیایید خودمان به فکر باشیم و فقط اخبار و اطلاعات درست را نشر دهیم.

برای شروع همین متن را برای دیگرانی که دوستشان داریم بفرستیم

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎✓
به جمع ما بپیوندید
@sanaidea
61 views16:35
باز کردن / نظر دهید