سالها بود که در کتابها و کانالهای مرتبط با روانشناسی و فلسفه زندگی، خوانده بودم که خوددوستی و شفقت به خود، در دستیابی یه آرامش و شادی موثر است. اما هرگز این موضوع را عمیقا درک نکرده بودم. هر بار چنین مطلبی را به اطرافیانم میگفتم، آنها افرادی را مثال میزدند که خودخواهیشان همگان را به ستوه آورده و آنها را به انسانهایی نفرتانگیز تبدیل کرده است. نمیتوانستم توضیح دهم چرا کسی که خودش را دوست دارد، مهربان است و نفرتانگیر نیست، تا اینکه با کتاب " بیایید خودخواه باشیم" آشنا شدم.
کتاب "بیایید خودخواه باشیم" یک کتاب کمحجم فلسفی است که با بیان شیوا و استدلال دقیق و منطقی به ما توضیح میدهد که چرا خودخواهی همواره مورد سوءتفاهم واقع شده است و به ما ثابت میکند که ناگزیریم برای دستیابی به شادمانی و شکوفایی خودخواه باشیم، چون این امر بخشی از فطرت ماست و با مهربانی و فداکاری هیچ تناقضی ندارد.
این کتاب، اصل بازبینی ارزشها و باورهای تلقینی را که در سایر آثار استاد حبیبوند نظیر #بیگانه_درون بر آن تاکید شده است، عملا بکار میگیرد و مفاهیم متداولی همچون خودخواهی را با کمک تحلیل فلسفی و اشعار و نگرش مولانا مورد موشکافی قرار میدهد.
"بیایید خودخواه باشیم" برای من، درسنامه و مجموعهای از مقالات مفید بود که اگرچه مانند #بندباز و بیگانه درون، شامل حکایتها و مثالهای متعدد و فضای گفتگو محور نیست، اما نکاتی مفید و کاربردی را مطرح میکند که در صورت تامل در آنها و بهکار بستنشان، قادرند تحولی عظیم در زندگی و نگرش ما بوجود آوردند.